responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1968

و ربوبيت حق را گويند.

(از كشاف ص 1652) كاكل مشكين برانداز از رخ چون آفتاب
حيف باشد بر مه روى تو از كاكل نقاب

مُوىِ ميان

-(اصطلاح ذوقى)نظر سالك را گويند به قطع حجب از خود و غير خود.

(اصطلاحات عراقى) مولانا گويد:

و آن دگر ميديد مرغ پرزنى
ليك موئى بر دهان مرغ نى
آنكه او ينظر بنور الله بود
هم ز مرغ و هم ز موى آگه بود
گفت آخر چشم سوى موى نه
تا نبينى مو نه بگشايد گره
آن يكى گل ديد نقشين در وحل
و آن دگر گل ديد پر علم و عمل

مُهاجِرين

-(اصطلاح تاريخى)منظور هجرت الى الله است اصل آن از مهاجرت افراد مؤمنان است به مدينه در حديث است:

وَ السّٰابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهٰاجِرِينَ وَ الْأَنْصٰارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسٰانٍ.

مُهَاياة

-(اصطلاح فقهى) معامله قرارداد و معامله مهايات.

در كليات حقوقى آمده است:

مهايات عبارت است از اينكه دو نفر شريك يا بيشتر توافق كنند بر اينكه منافع حاصلۀ از عين به نسبت سهامى كه از عين دارند بين آنها توزيع گردد.

و اين قسمت حقيقى نيست زيرا قسمت حقيقى اختصاص بعين داشته و در منافع جارى نيست.بلكه معامله‌ايست جائز،قوام آن برضاء و توافق شركاء است بنا بر اين هر يك از شركاء حق دارد آن را بهم زند.

بهر حال موضوع مهايات اعم از مثلى و قيمى هر آنچه باشد از خانه و حيوان و غير آنها بايد معين شود.

(كليات حقوقى ص 202)

مَهْبَطِ وَحْى

-(اصطلاح عرفانى)قلب حضرت رسول است.

مِهْر

-مهر در اصطلاح سالكان محبتى است باصل خود با وجود علم و آگاهى از يافت مقصد:

پير طريقت گفت:الهى،تا مهر تو پيدا گشت،همۀ مهرها جفا گشت،تا سر تو پيدا گشت،همۀ جفاها وفا گشت.

الهى،ما نه ارزان بوديم كه تا ما را برگزيدى و نه ناارزان بوديم كه بغلط گزيدى بلكه بخود ارزان كردى تا برگزيدى و بپوشيدى هر عيب كه مى‌ديدى.

(از عده ج 4 ص 395) مهر تو بمهر خاتم جم ندهم
وصلت بدم مسيح مريم ندهم
عشقت بهزار باغ خرم ندهم
يك دم غم تو بهر دو عالم ندهم

مهربان

-صفت ربوبيت را گويند.

(كشاف ص 1563)

مهرۀ گلگون

-تجليات را گويند كه در غير ماده بود.

(كشاف ص 1569)

مَهْر

-(اصطلاح فقهى)مهر عبارت از مالى است كه مرد،در برابر نكاح قرار دهد و بزن پردازد و آن را حق البضع هم

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1968
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست