responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1640

شده باشد نسبت زنا دهد.

و مراد از محصنه عفيفه است،پس نسبت زنا بزنى كه باين عمل مشهور باشد موجب لعان نخواهد بود.

2-انكار ولدى است كه در فراش او متولد شده و شرائط لحوق در او جمع سكوت در حال ولادت مانع از نفى ولد نيست بشرط اينكه قبلا بفرزندى او اعتراف نكرده باشد.

در قذف سماع يعنى شنيدن از ديگرى كافى نبوده و لو از روى شياع يا ظن باشد.بلكه جواز آن مشروط است بمعاينه باين كه شخص خود آن را مشاهده كرده باشد.

از شرايط ملاعنه دوام زوجيت.پس ملاعنه در متعه جارى نيست.

2-دخول.پس در تحقق آن خلوت كافى نبوده اگر چه از انظار مستور بوده و پرده افتاده باشد.

3-سلامتى از كرى و لالى.پس قذف وقتى موجب لعان است كه زنى كه شوهرش نسبت زنا باو داده كر و لال(صَمّاء و خَرْساء نباشد و الا آن زن بدون لعان بر مرد حرام خواهد بود.

كيفيت لعان اين است كه زوج چهار مرتبه بگويد اشهد بالله انى لمن الصادقين فيما قذفته على هذه المرأة يعنى شهادت ميدهم بخدا كه در آنچه باين زن نسبت داده‌ام بطور تحقيق از راستگويانم.سپس حاكم زن را اندرز و نصيحت خواهد داد.

پس اگر زن اعتراف بجرم خود نمود او را رجم خواهد كرد و الا نوبت شهادت باورسيده و چهار مرتبه ميگويد أَنَّ غَضَبَ اللّٰهِ عَلَيْهٰا إِنْ كٰانَ مِنَ الصّٰادِقِينَ غضب و خشم خدا بطور تحقيق بر او يعنى بر زن باد اگر مرد از راستگويان باشد.

و تلفظ باين كلمات چه در مرد و چه در زن بايد در حال قيام و در محضر حاكم شرع باشد.

و در صورت عذر از تلفظ بعربى حاكم بترجمه آن اكتفاء خواهد نمود.

بهر حال حضور شاهد لازم نيست اگر چه مستحب است كه لعان در حضور چهار شاهد صورت گيرد.

(كليات حقوقى ص 314،316)

لَعَلَّ

-بفتح لام اول و تشديد لام ثانى از حروف مشبهة بالفعل است و نصب باسم دهد و رفع به خبر مانند«لعل زيدا قائم»و گاه بهر دو نصب دهد مانند «لعل اباك منطلقا»و آن را چند معنى است 1 توقع كه ترجى محبوب و اشفاق از مكروه است 2 تعليل مانند «فَقُولاٰ لَهُ قَوْلاً- لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشىٰ 3 استفهاميه مانند «لا ندرى لعل الله يحدث بعد ذلك امرا» (از مغنى ص 149).

لَعْن

-(اصطلاح فقهى)لعن دعاء عليه بود به بعد و دورى از رحمت حق

لُغَز

-(اصطلاح ادبى)نزد بلغاء كلامى است موزون كه دلالت بر ذات شىء كند بواسطۀ ذكر خواص و لوازم آن.

و بالجمله لغز و معما آن بود كه معنى از معانى در كسوت عبارتى مشكل مشابه بطريق سؤال بپرسند (رجوع شود به المعجم ص 316).

لغز آنست كه از چيزى سؤال كنند

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1640
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست