نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1584
و كل افرادى آنست كه حكم بر مجموع آنها نباشد بلكه مورد حكم فرد فرد آنها باشد مثل«هر انسانى حيوان است»كه مراد آنست كه هر يك از افراد انسانى حيواناند.
(دستور ج 3 ص 138 و شرح منظومه ص 99).
كُلِّ بِالأَسْر
-مراد كل مجموعى است رجوع به كل افرادى شود.
كُلِّ مَجْموعى
-رجوع به كل افرادى شود.
و بهر حال در ادب كلمه كل - كلمهايست كه براى استغراق افراد منكر وضع شده است مانند «كُلُّ نَفْسٍ ذٰائِقَةُ الْمَوْتِ» و براى استغراق جمع بكار رود.
مانند«كلهم آتيه»و يا اجزاء مفرد معرف مانند«كل زيد حسن»و «كَذٰلِكَ يَطْبَعُ اللّٰهُ عَلىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبّٰارٍ» و از كلماتى است كه دائم الاضافه است كه گاه بضمير مذكور اضافه شود و گاه بضمير محذوف مانند «كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ» و «كلا هديناهم» و يا «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاٰتَهُ» و گاه اضافه شود باسم ظاهر مانند«كل قلب...»و «كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ» و «كُلَّ إِنسٰانٍ أَلْزَمْنٰاهُ طٰائِرَهُ» و كل در حيز نفى،مفهومش ثبوت فعل است براى بعضى افراد و نفى كل است از بعضى مانند(ما جاء كل القوم) يعنى برخى از آنها آمدند.
(از مغنى ص 100-104) در عرفان كل نام حقست تعالى و تقدس باعتبار حضرت و احديت الهيه كه جامع اسماء است كه گفتهاند الاحد بالذات كل الاسماء
كِلا و كِلْتا
-اين دو كلمه در لفظ مفردند و در معنى تثنيهاند و همواره لفظا اضافه ميشوند كلتا براى مؤنث مانند «كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهٰا» و كلا براى مذكر مانند«احدهما او كلاهما» (از مغنى ص 105).
كَلاّ
-(اصطلاح ادبى)به تشديد لام و فتح كاف كلمهايست مركب از كاف تشبيه و لاء نافيه و معناى آن ردع است و تهديد مانند ثم كَلاّٰ إِنَّ الْإِنْسٰانَ لَيَطْغىٰ» و «كَلاّٰ سَيَكْفُرُونَ بِعِبٰادَتِهِمْ» و «رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صٰالِحاً فِيمٰا تَرَكْتُ،كَلاّٰ إِنَّهٰا كَلِمَةٌ» (از مغنى ص 97).
كِلابِ ارْبَعَه
-(اصطلاح فقهى)و چهار نوع سگ را در شرع توان خريد و فروخت سگ گله،سگ پاسبان سگ شكار كه سگ تعليم يافته است و سگ حافظ مزروع (از شرح لمعه ج 2 ص 37)
كَلالَه
-(اصطلاح فقهى)در فقه در مبحث ارث بچههاى مادر را كلاله گويند از جهت آنكه كل و ثقلاند بر مرد كه بايد مخارج آنها را بدهد با آنكه از صلب او نيستند و يا از اكليلاند كه موجب زينت مردند در هر حال كلاله يا پدرىاند يا مادرى.
رجوع به فرائض شود.
كَلام
-(اصطلاح عرفانى،فلسفى، كلامى)كلام بمعنى سخن است و متكلم يعنى گوينده و كلام در اصطلاح عبارت از تجلى حاصل از تعلق اراده و قدرت است براى اظهار ما فى الغيب و ايجاد آنچه در غيب است.
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1584