responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1529

معقولات اولى براى انسان عبارت از استكمال اول او بود و اين نوع از معقولات بخاطر اين در انسان نهاده شده است كه انسان در جهت نيل بكمال اخير خود بكار گيرد و مورد عمل قرار دهد.

و سعادت انسان عبارت از همين بود و آن سعادت عبارت از صيرورت و انتقال و تحول نفس بود در كمال وجودى خود بدان مرتبتى كه در قوام خود محتاج بماده نبود و اين امر باين بود كه تا آنجا كمال يابد كه از جملۀ موجودات مفارق و مبراى از ماده گردد.

و از جملۀ جواهر مفارقه شود و بر آن احوال همچنان و دائما باقى و استوار بماند جز آنكه با همۀ اين اوصاف رتبت آن فرودتر از رتبت عقل فعال بود.و وصول بدين مقام بواسطۀ افعال ارادى ميسر است آن گونه افعالى كه پارۀ از آنها افعال فكرى بود و پارۀ ديگر افعال بدنى و چنين نيست كه اين مقام بواسطۀ هر نوع فعلى كه پيش آيد حاصل گردد و بلكه بافعال محدود و مقدر خاصى حاصل شود.

آن افعالى كه ناشى و حاصل از هيأت و ملكات مقدر و محدود بود زيرا پارۀ از افعال ارادى خود مانع از وصول به سعادت بود.

و سعادت عبارت از چيزى است كه خود لذاته خير و مطلوب بود و از امورى نيست كه بطور مطلق يا در وقتى از اوقات مطلوب بالغير و وسيلۀ وصول به چيزى ديگر بود و اصولا وراى آن چيز ديگر بزرگتر و مطلوبتر از او نبود تا ممكن باشد كه انسان بواسطۀ آن بدان رسد،وآن افعال ارادى كه آدمى را در وصول به سعادت سود رساند عبارت از افعال زيبا بود و هيأت و ملكاتى كه اين گونه افعال از آنها صادر مى‌شود فضائل بوند و اين گونه هيأت و افعال و ملكات نيز خيرات‌اند و لكن نه بالذات و بخاطر خود و بلكه از آن جهت خيراتند كه وسيله وصول به سعادت‌اند و در مقابل افعالى كه مانع از وصول به سعادت بود شرور بود و آنها افعال زشت و ناپسند بود.و هيآت و ملكاتى كه اين گونه افعال ناشى از آنها بود.نقائص و رذائل و پستى‌ها بود.

پس قوت غاذيه بدان جهت در انسان آفريده شده است كه ببدن انسانى خدمت كند و حاسه و متخيله بدان جهت آفريده شده‌اند كه هم به بدن انسان و هم به قوۀ ناطقۀ وى خدمت كنند و نتيجۀ خدمت اين سه قوت به بدن نيز بازگشت به قوۀ ناطقه و عايد بدان شود زيرا قوام قوۀ ناطقه نخست ببدن بود.

قوت ناطقه دو قسم بود:قوت ناطقه عملى و قوت ناطقۀ نظرى.

قوت ناطقۀ عملى بدان جهت آفريده شده است كه خادم قوۀ ناطقۀ نظرى بود و قوۀ ناطقۀ نظرى براى آن آفريده نشده است كه خادم چيزى ديگر بود بلكه براى اين آفريده شده است كه انسان بواسطۀ آن به سعادت رسد.

و همۀ اين قوتها مقرون به قوت نزوعيه بود و قوت نزوعيه خادم حاسه و خادم متخيله و خادم ناطقه بود و قواى خادمۀ مدركه را ممكن نبود كه خدمت و كار خود را بدرستى انجام دهند مگر بواسطۀ قوت نزوعيه.زيرا احساس و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1529
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست