responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 923

قواى نفسانى.

(از شرح قيصرى 41) و بالجمله روح جوهرى است نامرئى و نامحسوس و بسيط و مدبر و از امور الهى است و زوال ناپذيرست و روح بر چند نوعست.روح حيوانى، انسانى و نباتى رجوع شود باصطلاحات فلسفى در كلمه نفس و روح.

در شرح گلشن راز است كه روح را از آن جهت روح گويند كه بذات خود زنده است و زنده‌كنندۀ غير است.

(از شرح گلشن راز ص 4) ابن يزدانيار گويد:«الروح مزرعة الخير لانها معدن الرحمة و النفس و الجسد مزرعة الشر لانها معدن الشهوة و الروح مطبوعة بارادة الخير و النفس مطبوعة بارادة الشر و هو مدبر الجسد و العقل مدبر الروح».

(از طبقات ص 408) در انسان كامل آمده است بدان كه آدميان در اين عالم سفلى مسافرانند از جهت آنكه روح آدمى را كه از جوهر ملائكه سماوى است از عالم علوى باين عالم سفلى بطلب كمال فرستاده‌اند،تا كمال خود را حاصل كند.

(از انسان كامل ص 53) غزالى گويد:بدان كه روح آدمى دو روح است يكى از جنس روح حيوانى فائت و يكى از جنس روح ملائكه كه آن را روح انسانى نام كنيم،و اين روح حيوانى را منبع دلست و آن گوشت كه در جانب چپ نهاده است و وى چون بخار لطيف است از اخلاط باطن حيوان و وى را مزاجى معتدل است.

(از كيمياى سعادت ص 85) شاه نعمت الله گويد:روح انسان كامل، كليست و قديم بقدم زمانى و حادث بحدوث ذاتى و روح منطبعۀ او صورت جسمانيۀ حادثۀ زمانيه است و روح كلى متعلق باخلاق الهيه و مصور بصورت«ان الله خلق آدم على صورته»است در اشعۀ است:«الروح خلق من نور العزه».

(از حاشيۀ اشعه 164) در رساله قشيريه است كه بعضى گويند روح حيات است و بعضى گويند اعيان مودعه در قوالب است كه در حال خواب از بدن خارج و بعد رجوع ميكند.

(رسالۀ قشريه ص 45) قيصرى گويد:آنچه را حكماء عقل مجرد گويند اهل الله روح نامند و از اين جهت است كه بعقل اول روح القدس گفته‌اند.

(از شرح قيصرى ص 15)

رُوحانى

-(اصطلاح كلامى)بآنچه ذو روح باشد روحانى گويند و به جن و پرى نيز روحانى گويند.

رُوحِ اعظم

-(اصطلاح فلسفى)مراد از روح اعظم امر اعلاى حق و عقل اول است كه از آن تعبير بملك مقرب هم شده است كه مشتمل بر ملائكۀ زيادى است كه جنود الله‌اند و بالجمله عالم عقول و نفوس مجرده را عالم روحانيات گويند.

(از رسائل صدر الدين ص 47،349- مبدأ و معاد صدرا ص 92)

رُوحِ الهى

-(اصطلاح فلسفى)مراد از روح الهى نفس ناطقه است.

رُوحِ إلقاء

-(اصطلاح عرفانى)روح

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 923
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست