responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 898

خوش بود چوپان اگر باشد چنان گوسفندان ايمن از گرگ و سگان
در اصطلاح نجوم ستارۀ بود در صورت قيقاوس و نيز به ستاره كه رأس الحواء است راعى گويند.

راقِص

-(اصطلاح نجومى)اين كلمه را بعضى رافض ضبط كرده‌اند يعنى شتر متروك و يكى از ستارگان صورت تنين بود رجوع شود به جاثى.

رام‌رُوز

-(اصطلاح گاه‌شمارى)و روز 21 مهر ماه بود كه مهرگان عظيم نامند در اين روز فريدون بر ضحاك دست يافت و پيروز شد(از آثار ص 223)

رامى

-(اصطلاح هيوى و نجومى) يكى از صور بروج دوازده‌گانه بود و شامل 31 كوكب داخل در صورت واقع در خلف صورت عقرب بود و در حوالى آن از ستارگان مرصوده ديگر نبود(از صور الكواكب ص 214) از ستارگان اوست:

ركبة الرامى عر(بضم عين)قوب الرامى الصردان(بضم صاد و فتح راء) النعائم الواردة النعائم الصادرة راعى النعائم.

ران

-(اصطلاح عرفانى)ران حجابى است كه حائل باشد ميان دل و عالم قدس باستيلاى هيآت نفسانى بر دل و غلبۀ ظلمات جسمانى در آن.

راوِى

-(اصطلاح اهل درايت و حديث)و كسى است كه روايت حديث كند بطور مسند يا مرسل يا جز آن.(از درايه ص 158).

راهِب

-علماء دين مسيح كه مرتاض برياضات دشوار شوند و ترك مأكولات نمايند و از ملبوسات ضخيم پوشند و از خلق بريده و به حق پيوندند.

(از كشاف ج 2 ص 308).

راهِن

-(اصطلاح فقهى)رجوع برهن شود.

رَئيس اوَّل

-(اجتماعى)و منظور رئيس شهر و يا مملكت بود،بگفتۀ فارابى و مى‌بايد آن چنان كسى بود كه هيچ كس را نرسد كه بروى رياست كند و در علوم و معارف به كمال بود و نيازى بانسان ديگرى نداشته باشد كه وى را رهبرى و راهنمائى كند.

(رجوع شود به السياسات المدنية ص 49) و هر گاه نيز انسانى بدين شرايط يافت نشود بناچار بايد دو تن رياست مدينه را عهده‌دار شوند كه با هم داراى اين خصلت‌ها باشند و مثلا يكى از آن دو حكيم باشد و آن دگر واجد شرايط ديگر.

و هرگاه شرايط مذكوره در عدۀ باشد مثلا ما بين آنان يكى حكيم باشد و يكى داراى شرطى ديگر و سومى شرطى ديگر در اين صورت هر گاه همه با هم موافق باشند همۀ آنان رئيس خواهند بود و اگر اتفاق افتد كه ما بين آنها حكيمى نباشد و يا كسى باشد كه بجز حكمت واجد ساير شرايط باشد و يا اصولا حكمت جزء شرايط رياست قرار داده نشود مدينه همچنان بدون رئيس ماند و اين چنين مدينۀ در معرض فنا و نابودى بود.

رَئيسُ العُلوم

-(اصطلاح منطقى)

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 898
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست