responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 885

تدوير بگذرد نخست مماس با آن گردد.

(از التفهيم ص 124)

ذَكاء

-(اصطلاح اخلاقى و فلسفى) در اخلاق آن بود كه از كثرت مزاولت مقدمات منتجه سرعت انتاج قضايا و سهولت استخراج نتائج ملكه شود بر مثال برفى كه بدرخشد و وسط بود ميان حدت و بلادت حدت در جانب افراط و بلادت در جانب تفريط.

(از اخلاق ناصرى ص 94،59) صدرا گويد:ذكاء عبارت از شدت حدس و كمال بلوغ آنست و غايت قصواى آن قوت قدسيه است و بالجمله شدت وحدت ادراك را ذكاء گويند كه نهايت آن قوت قدسيه است كه بدون اكتساب اشياء و حقايق عالم را دريابد.

(از اسفار ج 1 ص 326)

ذُكر

-(اصطلاح فلسفى)ذكر بضم و كسر،ذكر بضم بمعنى تذكر و تذكار است«و اجعله منى فى ذكرك»يعنى در قوت حافظۀ خود نگه‌دار و ذكر بمعنى يادآورى و ذاكره قوتى است كه اشياء را در عقل حاضر كند و ذاكر كسى است كه بياد خدا باشد و او را فراموش نكرده باشد.

صدرا گويد:صور محفوظه هر گاه از قوت عاقله زائل و بر طرف شود و ذهن بخواهد بازگشت دهد آن قصد را تذكار گويند و حكما گويند كه در تذكار وجود جوهر عقلى كه تمام معقولات در آن باشد لازم است كه خزانۀ قوت عاقلۀ انسانى باشد.

و بالاخره تذكر يادآورى آن چيزى است كه از قوت عاقله زائل شده است و بالجمله صورت زائله بعد از عودت و حضور بنام ذكر خوانده ميشود و اگر مسبوق بزوال نباشد ذكر ننامند پس ادراك مسبوق بزوال را ذكر نامند و در اينكه آيا خزانۀ معقولات منفصل الوجود است از انسان يا نه ميان حكماء اختلاف است بعضى گويند منفصل الوجود است و بعضى گويند متصل الوجود.براى روشن شدن نظر صدرا رجوع شود به خيال و(اسفار ج 1 ص 324).

بهر حال در معنى فلسفى و عرفانى ذكر داراى چند معنى است از جمله،خلاف نسيان است «مٰا أَنْسٰانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطٰانُ» 2 تلفظ و ذكر لسان «وَ اذْكُرُوا اللّٰهَ كَثِيراً» 3 احضار امرى در ذهن بنحوى كه همواره بماند و غايب نشود و همين معنى نيز خلاف نسيان است 3 الفاظ واردۀ خاص 4 مواظبت بر عمل 5 ذكر قلب 6-حفظ 7-طاعت و جزاء 8 صلاة 9 بيان 10 حديث 11 قرآن 12 حلم 13 شرف 14 حفظ غيب 15 شكر 16 نماز جمعه 17 نماز عصر.

ابو الحسن مزين گويد:«متى ظهرت الآخرة فنيت فيها الدنيا و متى ظهرت ذكر الله فنيت فيه الدنيا و الآخرة.

(از طبقات ص 383) و در اصطلاح سالكان خروج از ميدان غفلت بفضاء مشاهدت است بواسطه غلبه خوف يا زيادى حب و گفته‌اند«الذكر بساط العارفين و نصاب المحبين و شراب العاشقين» بعضى گفته‌اند«الذكر الجلوس على بساط الاستقبال بعد اختيار مفارقة الناس» (از كشاف ص 512)

ذِكرِ خَفى

-(اصطلاح عرفانى)ذكر خفى آنست كه در مقام علم نباشد و در مقام شهود هم نباشد كه نفس شاعر باشد و بلكه

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 885
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست