responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 687

مكه از هر جانب كمتر از 48 ميل باشد.

افعال حج عبارت از احرام وقوف به مشعر الحرام و عرفات و مناسك منى و طواف حج و سعى بين صفا و مروه و طواف نساء و رمى جمرات و مبيت به منى است كه متمتع بعد از انجام اعمال عمره و تقصير مجدداً احرام شده و مناسك را انجام ميدهد بشرحى كه در كتب مناسك است.

شرط اساسى وجوب حج استطاعت مالى و توانائى جسمانى است تا بتواند به مباشرت انجام دهد و الا بايد نايب بگيرد(رجوع شود به شرح لمعه ج 1 ص 135-161 دستور العلماء ج 2 ص 13) «يجب الحج على المستطيع من الرجال و النساء و الخناثى على الفور مرة باصل الشرع و قد يجب بالنذر و شبهه من العهد و الاستيجار و الافساد و يستحب تكراره لفاقد الشرائط و لا يجزى بعد حصولها كالفقير.....

و التمكن من المسير و شرط صحته الاسلام و هى ثلاثة تمتع و هو فرض من نأى عن مكة بثمانية و اربعين ميلا من كل جانب على الاصح و يمتاز هذا النوع انه يقدم عمرته على حجه ناويا بها التمتع و قرآن و افراد و هو فرض من نقص عن ذلك المقدار من المسافة» «فى افعال الحج و هى الاحرام و الوقوفان و مناسك المنى و طواف الحج و سعيه و طواف النساء و رمى الجمرات و المبيت بمنى» (از شرح لمعه ج 1 ص 161) بدان كه حج سه گونه است:تمتع است و قرآن،و افراد.

حج تمتع آنست كه اول احرام به عمره گيرد،و از و حلال شود،آنكه احرام به حج گيرد.

و حج قران آنست كه احرام گيرد به حج و هدى با خود ميراند.و حج افراد آنست كه احرام گيرد بحج،بى‌آنكه عمره مقدم داشته باشد،يا هدى با خود رانده باشد.

حج تمتع،حج كسى است كه او از اهل مكه و حاضران او نباشد.و غير حاضر مكه كسى را گويند كه ميان او و ميان مكه،دوازده ميل باشد،و زيادت را حدى نيست.و از ايشان جزين حج با تمكن چيزى ديگر مجزى نيست.

و اگر باختيار حجى ديگر كنند ذمت ايشان از حج بيقين برى نگردد.و باتفاق اگر حج تمتع كنند،ذمت ايشان برى گردد،پس واجب حج تمتع بود ايشان را.

دليلى ديگر بر وجوب حج تمتع كسانى را كه حاضر مكه نيستند،قول خداست:

«فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ» ،تا اينجا كه گفت: «ذٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حٰاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ» ،اين حج كسى راست كه اهل او حاضر مسجد حرام نباشد.و اين نص است.

ديگر آنست كه روايت كرده‌اند كه چون فرض تمتع آمد،و رسول ص هدى را رانده بود،ياران را گفت:«لو استقبلت من امرى ما استدبرت ما سقت الهدى»،يعنى:اگر روى آورده بودمى از كار خويش بآنچه پشت بر آن آورده‌ام،هدى نراندمى.آنكه بفرمود كسانى را كه هدى نرانده بودند:تا حلال شوند،و آن حج را عمره گردانيد.

و اين دليل است بر وجوب حج تمتع و آنكه ايشان را حجى ديگر جائز نبود،كه اگر در حج اسلام،كه حج تمتع است،نفرمودى.

اما اهل مكه و حاضران مكه را،و ايشان آنانند كه از ميان ايشان تا مكه كمتر از دوازده ميل باشد،فرض ايشان قران است يا افراد.ايشان را جز اين حج مجزى نباشد.

اگر كسى را حج واجب نباشد،بر وجه

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 687
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست