نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1346
(مغنى ص 87).
عِناديَّه
-(اصطلاح كلامى)فرقۀ از سوفسطائيانند كه منكر حقايق اشيااند و گمان برند كه اشياء محسوسه اوهام و خيالات محض است و نزد اهل بيان اطلاق شود بر قسمتى از استعارات و آن باشد كه نتوان ميان مستعار و مستعار منه در يك چيز جمع كرد مقابل وفاقيه و نزد منطقيان اطلاق شود بر قضيه شرطيۀ منفصله كه حكم در او بتنافى باشد.
(از كشاف ص 957).
عَناصِر اربَعَه
-(اصطلاح فلسفى و عرفانى)مراد از عناصر اربعه هوا،آتش، خاك و آب است رجوع باسطقس شود.
(دستور ج 2 ص 382-زاد المسافرين ص 74).
شهاب الدين سهروردى در باب عناصر چهارگانه نظر خاصى دارد كه اشارة مذكور ميشود.
هر جسمى يا فارد بود و آن جسمى بود كه در او تركيب از دو برزخ مختلف نبود.
و يا مزدوج بود و آن جسمى بود كه از دو برزخ مختلف تركيب شده باشد.
و هر جسم فاردى يا حاجز بود و آن جسمى بود كه بالكل مانع از نفوذ نور در او بود.
و يا لطيف بود و آن جسمى بود كه به هيچ وجه مانع از نفوذ نور در او نبود.
و يا مقتصد بود و آن جسمى بود كه مانع از نفوذ نور بود و لكن منع او تام نبود.
و او را در منع نفوذ نور مراتبى بود و افلاكى كه حاجز از نفوذ نورند خود مستنير بوند.
و اما افلاك غير حاجزه خود لطيف بوند.
و افلاك برازخى قاهر بوند.
و همچنانكه بيان كرديم كه حركات افلاك را دائمى بود،افلاك نه باطل شوند و نه تباه.
و آنچه در زير افلاك است برزخ قابس بود.
و برزخ فارد قابس از سه قسم بيرون نبود،يا قابس حاجزه بود مانند زمين و يا مقتصد بود مانند آب و يا لطيف بود مانند فضاء.و بين ما و برازخ علوى نه حاجزى بود و نه مقتصدى و گر نه انوار عاليه از ما پوشيده مىبود.
پس در ميان ما و ميان برازخ بجز فضا چيزى دگر نبود و آنچه از ابرها و جز آن بينى ناشى از بخارها بود.
و ميعان آب از جهت حرارت بود و ازين جهت است كه هر گاه از راه برودت ذاتى خود متمكن شود و او را امكانى حاصل شود و يا سردى هوا كه مستفاد از آب است در آن متمكن گردد منجمد شود و مىگويد آب نزديكتر به ميعان است از زمين و بنا بر اين حرارت نسبت بآب بيگانه است و از ناحيه انوار كواكب و يا حركتى كه مستند بنور است ميباشد و سردى تام تنها مستند به برزخ عنصرى نيست و بلكه هم مستند به برزخ عنصرى است و هم مستند به بعدم حرارت زيرا اگر برودت تنها معلول ماهيت آب باشد منصور نيست كه زائل گردد و در اين موارد بياناتى مفصل دارد.
(رجوع شود به شرح حكمة الاشراق
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1346