responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1249

بر زنى كه با وى دخول نرفته باشد، عدت نيست.و اگر دخول رفته باشد.اگر حامله باشد،عدت او وضع حمل او باشد، لقوله تعالى: «وَ أُولاٰتُ الْأَحْمٰالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ» ،يعنى زنان آبستن را حد عدت،نهادن حمل است.

و اين آيت «وَ الْمُطَلَّقٰاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاٰثَةَ قُرُوءٍ» .يعنى:زنان طلاق داده چشم دارند سه پاكى ميان دو حيض [با آن معارض نيست].دليلش قول رسول ص است:

«صل ايام اقرائك» ،يعنى:نماز كن در ايام اقراء خويش!و در حيض نماز نباشد،پس معلوم شد كه قروء پاكى در ميان دو حيض بود.

و اگر وى را حيض نباشد و امثال وى را باشد،عدت او سه ماه بود.و بنده را چهل و پنج روز.و اگر وى را حيض نباشد و نه امثال وى را از خردى يا بزرگى،كس هست كه ميگويد كه بر وى عدتى نيست،و كس هست كه ميگويد:

عدت وى سه ماه باشد.

طريقۀ احتياط اين اقتضا ميكند.

و قول خداى: «وَ اللاّٰئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسٰائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاٰثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاّٰئِي لَمْ يَحِضْنَ» ،يعنى:

آنان كه از حيض نااميد باشند از زنان شما،اگر شما را شك هست در عدت ايشان و مقدار عدت،پس عدت ايشان سه ماه است.و آنان كه ايشان را حيض نيفتاده باشد،هم عدت ايشان سه ماه باشد.و اين نص است.

و اما آنچه قائم مقام طلاق است، بآخر آمدن اجل زنيست كه با وى متعه كرده باشند.عدت او دو پاكى بود.يا چهل و پنج روز.

و زنى كه شوهرش بمرده باشد، عدت او چهار ماه و ده روز است.و حكم زنى كه در عدت رجعى شوهرش مرده باشد همين.و همچنين بود عدت كنيزكى كه شوهرش بميرد،و متمتع بها لعموم الاية:

«وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْوٰاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً» ، يعنى:آنان كه متوفى شوند از شما و زنان بگذارند،ايشان چهار ماه و ده روز را چشم دارند.شامل است كنيزك را كه شوهرش مرده باشد،و متمتع بها را.

و اگر حامله بود:عدت او ابعد الاجلين است،يعنى:اجل و وضع حمل، هر كدام كه دورتر باشد،عدت او آن باشد، براى آنكه عدت عبادتى است كه بآن مستحق ثواب شوند.آنچه درو مشقت بيشتر باشد،ثوابش بيشتر بود،و طريقۀ احتياط همين اقتضا ميكند.

و قوله تعالى: «وَ أُولاٰتُ الْأَحْمٰالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ» ،معارض لقوله تعالى: «وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْوٰاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً» .

و زنى كه شوهرش غائب باشد.و خبرش ندانند،اگر پيش امام رود،و حال بوى گويد،بفرمايد تا در آفاق چهار سال وى را طلب دارند.اگر هيچ خبر نيابند، عدت متوفى عنها زوجها بدارد.

و بر شوهر چون طلاق رجعى داده باشد،نفقت و سكنى واجب بود،و روا نبود كه از خانۀ وى بدر رود،مگر بدستورى وى رود.

و روا نباشد شوهرش را كه وى را از

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست