responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1211

دست فرس بدو منتهى شده است.

(از معجم الفلكى)

ظِلِّ نِصفُ النَّهار

-(اصطلاح هيوى) رجوع شود به دوائر الارتفاع.

در بيست باب ملا مظفر آمده است كه ظل نصف النهار عبارت از سايۀ مقياسى است كه قائم بر سطح افق بوده در هنگامى كه آفتاب در غايت ارتفاع بوده يعنى در وقتى كه بر دائره نصف النهار بود نه بر سمت الرأس،زيرا اگر به سمت بود آن روز ظل نصف النهار معدوم بود و البته منظور از افق در اينجا افق حسى است نه حقيقى.

(از بيست باب ملا مظفر)

ظُلم

-(اصطلاح عرفانى)ظلم عبارت از نهادن چيزى است در غير محل خود و ظلمات بمعنى تاريكى است و در اصطلاح صوفيه كفر است كه پوشش از حق است و هواهاى نفسانى است كه موجب ستر عبد است از حق و گفته‌اند«الظلم هو التصرف فى ملك غيره بغير اذن مالكه و الجور انما يكون جورا لانه عدول عن الطريق الذى بين له» (از تعرف ج 1 ص 222).

و بالجمله ستم كردن بر ديگران و ستم بر نفس،خروج از عدل و خروج از حق و به معنى شرك هم آمده است كه ميفرمايد:«سبحانك لا اله الا انت رب علمت سوء و ظلمت نفسى فاغفر لى و انت خير الغافرين» مولانا ظلم چبود وضع غير موضعش هين مكن در غير موضع ضايعش
.

در حديث است كه:

«الملك يبقى مع الكفر و لا يبقى مع الظلم» مولانا گويد:

كژروى جف القلم كژ آيدت راستى آرى سعادت زايدت
چون بدزدى دست شد جف القلم باده‌نوشى مست شد جف القلم
ظلم آرى مدبرى حف القلم عدل آرى بر خورى جف القلم

ظُلمَت

-(اصطلاح عرفانى) رمزى است از قواى بدنيه (از تلويحات ص 112) در حديث است:

خلق الله الخلق فى ظلمة ثم القى عليه نورا .

كه منظور اين است كه خداى كالبد بندگان را بيافريد و سپس بدانها نور عقل و خرد بخشيد و بالاخره جهان مادى و تعلقات آن ظلمت است،پارۀ از موجودات طالب ظلمت‌اند چون خوى آنها ظلمت است.

گر به صورت وانمايد عقل رو تيره باشد روز پيش نور او
ور مثال احمقى پيدا شده ظلمت شب پيش او روشن بده
ظلمت اشكال از آن جويد دلش تا كه افزون تر نمايد حاصلش.

ظلمت‌آباد

-(اصطلاح عرفانى) مراد از ظلمت‌آباد عالم سفلى و جهان طبيعت است.

عراقى گويد:

تاب انوار جمالت بهر اظهار كمال پرتوى بر ظلمت‌آباد جهان انداخته
نور خود را جلوه داده در لباس اين و آن در جهان آوازۀ كون و مكان انداخته
نام هستى گه برين و گه بر آن انداخته

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست