1-قائلان به «نص جلّى» يعنى كسانى كه به نص و تعيين آشكار قايل شدند، و گويند: پيغمبر به نص جلّى در روز غدير خم على (ع) را به خلافت و امامت برگزيد، و آنان اماميه هستند.
2-قائلان به «نص خفى» كه همان زيديه باشند و گفتند: نصى را كه پيغمبر دربارۀ على كرده «نص خفى» يعنى تعيين پنهان است و آن حضرت بنابر مصالحى راز امامت على را پنهانى به برخى از اصحاب فرمودند. -اماميه.
اصفريه، از فرق «خوارج» -صفريه.
اصلحيه
اصلحيه از فرق «معتزله» گويند: بر خدا واجب است آنچه را كه بهتر و شايستهتر است به بندگان عطا فرمايد، اگر چنين نكند مخلّ به «واجب» است، و جور و ستم كرده است، اگر چنان كند اداى «واجب» كرده است.
الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقه، ص 56.
اصوليون
اصوليون «قياس» و «اجتهاد» و «راى» را از اصول فقه دانند. اصوليين شيعه به قياس و رأى قايل نيستند و اصوليون اهل سنت در مقابل حشويهاند نه در مقابل اخباريون.
اطرافيه
اطرافيه فرقهاى از «عجارده» از فرق «خوارجند» ، كه نخست بر مذهب حمزه بن آذرك خارجى بودند، و به آن مذهب چيزى افزودند، گفتند: مردم اطراف بلاد اسلام، در ترك آنچه را كه از شريعت نمىشناسند، و در امر دين از روى عقل رفتار مىكنند معذورند.
ايشان واجبات عقلى را مانند «قدريه» ثابت دانستهاند.
پيشواى اين فرقه غالب بن شاذك از مردم سيستان بود.
محمّديه پيروان محمد بن رزق از اين طايفهاند.
الملل و النحل، شهرستانى، ج 1، ص 117.
اعضائيان
از فرق «غلاة» هستند، كه گويند خداى تعالى را دست و پاى و انگشتان است.