از فرق «معتزله» پيروان ابو الهذيل محمد بن هذيل بن عبيد اللّه بن مكحول معروف به علاّف (135-235) بودند.
وى اعتزال را از ياران واصل بن عطا فرا گرفت و از طبقه ششم «معتزله» به شمار مىرفت. ابو الهذيل از فلسفۀ يونان اطّلاع داشت و از آن اقتباس مىكرد.
در شرح مواقف نام وى ابو الهذيل بن حمدان العلاّف آمده است.
او كتابى به نام «ميلاس» نوشته و ميلاس نام مردى مجوسى بود كه در مناظرهاى بين او و ثنويه به دست ابو الهذيل مسلمان شد.
وى را از آن جهت علاّف مىگفتند چون خانهاش در بصره در كوى علاّفان بود. جبائى در رد ابو الهذيل دربارۀ مخلوق بودن قرآن كتابى دارد و او را تكفير كرده است و جعفر بن حرب را كتابى است كه آن را «توبيخ ابو الهذيل» ناميده است. ابو الهذيل دربارۀ مقدورات خداوند مىگفت: خداوند پس از فناى مقدوراتش ديگر به چيزى توانايى نخواهد داشت و اهل بهشت و دوزخ سست و خاموش بمانند و خداوند به زنده كردن مردهاى و ميراندن زندهاى قادر نخواهد بود. ديگر اين كه مىگفت: اهل آخرت جز آنچه را كه بر ايشان رود چاره ندارند و اهل بهشت به خوردن و آشاميدن و مباشرت ناچارند.
همچنين گفت: بر روى زمين گمراه و زنديقى يافت نشود مگر با كفرى كه دارد در بسيارى از چيزها فرمانبردار خداست.
وى گفت: علم و قدرت خدا عين اوست.
ابو الهذيل مىگفت: كلام خدا بر دو قسم است: كلامى كه محتاج به محل است و كلامى كه محتاج به محل نيست، و پنداشته كه كلمۀ تكوين يعنى كن (باش) كه خداوند فرموده سخنى حادث است و در محلى نيست.
او مىگفت: معجزاتى را كه پيغمبران نشان مىدادند ثابت نمىشود مگر اين كه حد اقل بيست نفر بر آن گواهى دهند و يك يا چند تن از آنان اهل بهشت باشند.
ديگر آن كه بين افعال قلوب و جوارح فرق گذارده و گويد وجود افعال قلوب با قدرت وى بر آن پيش از مردنش روا نيست و وجود افعال جوارح پس از مرگ و پس از عدم قدرت او جايز است و پنداشته كه مرده و ناتوان مىتوانند به نيرويى كه پيش از مرگ و ناتوانى داشتهاند فاعل افعال جوارح