(7) گلپايگانى، صافى: و حيض و نفاس. و حكم مسّ ميّت در جاى خود گفته مى‌شود.

زنجانى: و حيض. و باطل شدن وضو در مسّ ميّت بنا بر احتياط است.

فاضل: و ثبوت اين حكم در مثل مسّ ميت مبنى بر احتياط است.

مكارم: [و]هشتم: مسّ ميّت انسان.

خوئى، سيستانى: هفتم: جنابت بلكه بنا بر احتياط مستحب هر كارى كه براى آن بايد غسل كرد.

بهجت: هفتم: جنابت و بنا بر أحوط مسّ ميّت، اگر غسل براى آن كافى نبوده و نياز به وضو نيز داشته باشد.

احكام وضوى جبيره

چيزى كه با آن زخم و شكسته را (1) مى‌بندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مى‌گذارند جبيره ناميده مى‌شود.

(1) زنجانى: زخم و عضو شكسته را. .

فاضل: زخم و جاى شكسته را. .

[مسأله 324 اگر در يكى از جاهاى وضو زخم يا دُمل يا شكستگى باشد]

مسأله 324 اگر در يكى از جاهاى وضو زخم يا دُمل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است (1) و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.

(1) مكارم: و خون ندارد. .

[مسأله 325 اگر زخم يا دُمل يا شكستگى در صورت و دستها است]

مسأله 325 اگر زخم يا دُمل يا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشويد كافى است (1) ، ولى چنانچه (2) كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بهتر آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچۀ پاكى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه هم بكشد (3) . و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى‌شود آب كشيد (4) ، بايد اطراف زخم را به طورى كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد (5) و بنا بر احتياط مستحبّ (6) پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد (7) و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست شستن اطراف زخم كافى است و در هر صورت تيمم لازم نيست (8) .

(1) اراكى، فاضل: بايد اطراف آن را بشويد. .

خوئى، زنجانى، سيستانى: بايد اطراف زخم (خوئى، سيستانى: يا دمل) را به طورى كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد. .

تبريزى: بايد اطراف زخم را به طورى كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد. [پايان مسأله]

(2) خوئى، اراكى، فاضل، سيستانى: و چنانچه. .

(3) خوئى، سيستانى: و امّا در شكستگى لازم است تيمم بنمايد. [پايان مسأله]

اراكى: چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد دست تر بر آن بكشد و اگر ممكن نيست پارچه پاكى روى آن بگذارد دست تر را روى پارچه بكشد. .

زنجانى: چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، احتياط واجب آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد چيز پاكى، مانند پارچه و پلاستيك روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه هم از بالا به پائين بكشد. .