آن نگردد.و از عقاب بر آن خايف باشد.و به آمرزش آن اميدوار باشد.و بعد از آن گناه،دو ركعت نماز كند.و بعد از آن،هفتاد مرتبه استغفار كند.و صد مرتبه بگويد:
«سبحان اللّه العظيم و بحمده».و چيزى تصدّق كند.و يك روز،روزه بگيرد». [1]
و در بعضى از اخبار وارد شده كه:«بعد از گناه،وضوى كامل بگيرد و داخل مسجد شود و دو ركعت نماز كند.و در بعضى روايات چهار ركعت رسيده». [2]
صفت بيست و ششم:فراموشى از اعمال خود،و غفلت از محاسبه آنها
و اين سبب كلّى هلاكت اكثر مردمان و خسران ايشان است،زيرا تاجر اگر هر چندى يك دفعه به حساب خود نرسد و دخل و خرج خود را موازنه ننمايد و سود و زيان خود را مقابله نكند و محاسبه كاركنان و شركاى خود را نجويد،در اندك وقتى همه سرمايه او برباد مىرود و تهى دست و بيچاره مىماند.
پس همچنين آدمى اگر هر چندى يك مرتبه به محاسبه اعمال اعضا و جوارح خود نپردازد و طاعات و حسنات خود را موازنه نكند و سود و زيان عمر خود را كه سرمايه اوست ملاحظه ننمايد عاقبت امر او به او هلاكت منجر مىشود.
فصل:محاسبه و مراقبه
ضدّ اين فراموشى و غفلت،محاسبه و مراقبه است.و«محاسبه»آن است كه:در هر شبانه روزى وقتى را معيّن نمايد كه در آن وقت به حساب نفس خود برسد،و طاعات و معاصى خود را موازنه نمايد.پس اگر آن را مقصّر يافت در مقام عتاب و خطاب در آورد و الاّ شكر پروردگار نمايد.و«مراقبه»آن است كه:هميشه متوجّه خود و مراقب ظاهر و باطن خود باشد كه معصيتى از او صادر نشود و واجبى را ترك ننمايد.
و بدان كه:اجماع امّت منعقد است و از كتاب الهى و اخبار ثابت است كه در روز قيامت محاسبه بندگان به دقّت خواهد شد و مطالبه حبّه و مثقال از اعمال را خواهند كرد.
چنانچه خداى-تعالى-مىفرمايد:« وَ نَضَعُ الْمَوٰازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيٰامَةِ فَلاٰ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً ».يعنى:«مىگذاريم ترازوهاى عدل را در روز قيامت،پس هيچ نفسى ظلم كرده نمىشود به هيچ چيز». [3]