اگر عادل است از خداى-تعالى-در خواست كنيد او را پاينده بدارد.و اگر ظالم است از درگاه الهى مسئلت نماييد كه او را به صلاح آورد،كه صلاح احوال شما در صلاح سلطان شماست.به درستى كه:سلطان عادل،به منزله پدر مهربان است.پس بپسنديد براى او آنچه براى خود مىپسنديد،و نپسنديد براى او آنچه از براى خود نمىپسنديد».
و بالجمله وجود طبقه عاليه سلاطين،از اعظم نعماى الهى،و قدر ايشان را ندانستن، كفران نعمت غير متناهى است.پس تخم اخلاص ايشان را در باطن كاشتن،و ستون وجودشان را پيوسته به دو دست دعا داشتن بر عالميان واجب است.
فصل:معالجه مرض ظلم و تحصيل ملكه عدالت
بدان كه:مكّرر مذكور شد كه معالجه امراض نفسانيّه،به معجون مركّب از علم و عمل است.پس دفع صفت خبيثه ظلم،و كسب فضيلت عدالت،به علم و عمل مىشود.
امّا علاج علمى،آن است كه:در آنچه مذكور شد از مفاسد دنيويّه و دينيّه ظلم،و فوايد عدل تأمّل كند،و همه را در دل خود جاى دهد.
و بدان كه:عدالت،موجب نام نيك و محبت دور و نزديك،و دوام دولت،و قوام سلطنت،و آمرزش آخرت مىگردد.
بلكه از اخبار مستفاد مىشود كه:«بدن سلطان عادل،در قبر از هم نمىريزد». [1]
و ياد آورد بدنامى ظلم و ستم،و نفور طبع مردم از ظالم را.و بداند كه:ظلم،باعث تباهى دولت،و ويرانى آن مىشود.و دعاى دعا كنندگان در حق او تأثيرى نمىبخشد.
ببايست عذر خطا خواستن پس از شيخ و صالح دعا خواستن
دعاى وى ات كى بود سودمند اسيران محتاج در چاه و بند
كجا دست گيرد دعاى وىات دعاى ستمديدگان در پىات و تأمّل كند اگر كسى بر او ظلم كند و كسى به داد او نرسد،از براى او چه حالت خواهد بود،آن بيچاره مظلوم نيز همين حال را دارد.
ميازار مورى كه دانه كش است كه جان دارد و جان شيرين خوش است و از روز درماندگى خود ياد آورد،و به خاطر گذراند زمانى را كه:دسترسى به تلافى آن نداشته باشد.