ملكه تو شود.و اگر صاحب عيال باشى هر يك را بر اين قدر بدار.و جزئى خرجى كه مىخواهى بكنى تأمل كن و ببين اگر زندگانى موقوف به آن نيست دست بردار.و هرگاه كسى به اين نوع رفتار كند و بناى امر خود را بر اين گذارد و قناعت و اقتصاد را پيشه خود سازد،از براى گذران به زحمت نمىافتد،هر چند عيالمند باشد.و محتاج به خلق نمىشود.همچنان كه ظاهر و بيّن،و اخبار در آن صريح است.
حضرت پيغمبر-صلّى اللّه عليه و آله-فرمود كه:«محتاج نشد هر كه ميانهروى كرد». [1]
و فرمود:«هر كه قناعت كند خدا او را بىنياز مىكند.و هر كه اسراف كند خدا او را فقير مىنمايد». [3]
و شك نيست كه:هر كه بناى قناعت گذارد از احتياج به مردم خلاص مىشود.و از چاپلوسى و تملّق ناكسان،فراغت مىيابد.و در نزد خالق و خلق،عزيز مىگردد.
قناعت توانگر كند مرد را خبر كن حريص جهانگرد را
قناعت كن اى نفس بر اندكى كه سلطان و درويش بينى يكى
چو سيراب خواهى شدن ز آب جوى چرا ريزى از بهر برف آبروى و از آن حضرت مروى است كه:«ميانه روى و خاموشى به جا و راهنمائى نيكو،يك جزءاند از اجزاى نبوت». [4]
و از حضرت امام جعفر صادق-عليه السّلام-مروى است كه:«ميانه روى،امرى است كه خدا آن را دوست دارد.و اسراف،چيزى است كه:خدا آن را دشمن دارد، حتى دور انداختن هستۀ خرما.چون كه آن هم به كار مىآيد و حتى ريختن زيادتى شربت آبى». [5]
و فرمود كه:«من ضامنم از براى كسى كه ميانهروى كند هرگز فقير نشود». [6]
و بعد از آنكه امر معيشت او بالفعل درست شد،ديگر از براى بعد مضطرب و مشوّش نباشد.و اعتماد بر فضل و كرم خدا كند.و بداند كه روزى از براى او مقرر شده و به او خواهد رسيد،اگر چه حرص نورزد و راهى از براى مداخل خود نداند.