سالها بايد كه تا صاحبدلى پيدا شود
بو سعيد[1]اندر خراسان يا اويس[2]اندر قرن [3] و طريق تحصيل اين صفت،از آنچه در تحصيل صفت شجاعت،و دفع خوف مذموم گذشت معلوم مىشود.
دنائت همت و مذمت آن
صفت پنجم دنائت همت و مذمت آن،و آن عبارت است از:پستى طبع و قصور همت از طلب كارهاى بزرگ و امور عظيمۀ خطرناك،و قناعت نمودن نفس به شغلهاى پست و اعمال جزئيه.
و اين صفت خبيثه نتيجه كم دلى و ضعف نفس است.و ضد اين صفت،علو همّت است كه عبارت است از:سعى نمودن در مراتب عاليه و مناصب متعاليه،و طلب كردن كارهاى بزرگ.
و كسى كه همّت او عالى باشد به امور جزئيه سر فرود نياورد.و به طمع منافع خسيسه دنيويه خود را نيالايد.و از بيم مضرّت و خطر،دست از مطلوب خود باز ندارد.
بلكه دنيا و ما فيها در نظر او خوار،و لذات جسمانيه در پيش او بىاعتبار است.نه از رو آوردن دنيا به او شاد و فرحناك،و نه از پشت كردنش محزون و غمناك مىشود.
غلام همت رندان[4]بىسر و پايم
كه هر دو كون نيرزد به پيششان يك كاه