نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 841
امّا بعد! آنچه از دنيا هم اكنون در اختيار تو است، قبلًا در دست ديگرى بوده و
بعد از تو نيز به ديگران مىرسد، تو اموال را براى يكى از دو كس گرد مىآورى: يكى
آنكه در اطاعت خداوند مصرف مىكند و سعادتمنديش به چيزى خواهد بود كه تو با آن
شقاوتمند شدى و ديگرى آن كه آن را در طريق نافرمانى خداوند به كار مىاندازد كه
اين موجب شقاوت تو خواهد بود، به خاطر آنچه براى او جمع كردهاى، و هيچ كدام از
اين دو كس اهليّت آن را ندارند كه تو آنان را بر خود مقدّم دارى و نه اين كه بار
او را بر دوش بكشى؛ بنابراين براى گذشتگان رحمت خدا و براى بازماندگان رزق
پروردگار را طلب كن!
417- كسى در حضور امام عليه السلام از روى غفلت و بى خبرى
گفت استغفراللّه امام فرمود: مادرت بر تو
بگريد، آيا مىدانى استغفار يعنى چه؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است و آن يك كلمه
است، امّا شش معنا و مرحله دارد: نخست پشيمانى از گذشته، دوّم تصميم بر ترك هميشگى
در آينده، سوّم اين كه حقوقى را كه از مردم ضايع كردهاى به آنها بازگردانى، بطورى
كه هنگام ملاقات پروردگار حقّى بر تو نباشد، چهارم اين كه هر واجبى كه از تو فوت
شده، حقّ آن را به جاى آورى (قضا كنى)، پنجم آن كه گوشتهايى كه در اثر حرام بر
اندامت روييده، با اندوه بر گناه آب كنى تا چيزى از آن باقى نماند و گوشت تازه به
جاى آن برويد، و ششم آن كه به همان اندازه كه شيرينى معصيت و گناه را چشيدى زحمت
طاعت را نيز بچشى، پس از انجام اين مراحل مىگويى: «اسْتَغْفِرُاللّه».
418- حلم و بردبارى، قوم و عشيره است.
419- بيچاره فرزند آدم! سرآمد زندگيش نامعلوم، علل بيماريش ناپيدا، كردارش در
جايى محفوظ، پشه او را مىآزارد، گلوگيرى آب و يا غذايى او را مىكشد و عرق، او را
متعفّن و بدبو مىسازد.
420- نقل شده است كه آن حضرت در ميان اصحابش نشسته بود، زن صاحب جمالى از
آنجا عبور كرد، چشم حاضران به آن زن افتاد، امام عليه السلام فرمود:
چشمان اين مردان سخت در طلب است و اين مايه تحريك و هيجان است، بنابراين هرگاه
يكى از شما نگاهش به زن صاحب جمالى افتاد، با همسر خود آميزش كند چرا كه اين زنى
است همچون آن.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 841