نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 821
338- دانش دو قسم است: فطرى و شنيدنى، دانش شنيدنى (اكتسابى) سودى ندهد، مگر
آن كه هماهنگ با فطرى باشد.
339- رأى صائب همراه قدرت و حكومت است، با آن مىآيد و با آن مىرود. (اشاره
به اين كه تا قدرت در دست نباشد، رأى صائب نتيجهاى ندارد و يا اين كه زمانى كه
قدرت در دست انسان است، هر چه بگويد تصديقش مىكنند و با زوال آن تكذيب.)
340- خويشتندارى، زينت فقر است و سپاسگزارى زينت غنا و توانگرى.
341- روز اجراى عدل بر ستمگر سختتر است از روز ظلم ستمگر بر مظلوم.
342- برترين بى نيازى آن است كه از آنچه در دست مردم است، چشم بپوشى و مأيوس
باشى.
343- گفتار آدميان نگهدارى مىگردد و باطن اشخاص آزموده مىشود، «و هركس در
گرو كردار خويش است». [1] مردم همگى در نقصان و عيبند، جز كسى كه خدايش نگه داشته است؛ پرسش كنندگان
آنها در صدد بهانه جويى و آزارند و پاسخ دهندگان توجيهگر و ناحساب گو، حتى برترين
آنها از نظر فكر و انديشه به خاطر حبّ و بغض از رأى خود باز مىگردد و با
استقامتترين آنها با يك نگاه و يا يك كلمه دگرگون مىشود.
344- اى مردم از خدا بترسيد! چه بسيار آرزومندانى كه به آرزوى خويش نمىرسند و
چه بسيار سازندگانى كه در آنچه ساختهاند، سكونت نمىكنند، چه بسيارند جمع آورى
كنندگانى كه بزودى اندوخته هاى خود را ترك مىگويند و شايد از طريق باطل جمع آورى
كرده و با حق آن را نپرداخته، از راه حرام به آن رسيده و گناهش را بر دوش كشيده و
وزر آن بر اوست، با افسوس و دريغ بر پروردگار خويش وارد مىشود، «هم دنيا را از
دست داده و هم آخرت را و اين است زيان آشكار». [2] 345- توانايى نداشتن بر گناه، خود نوعى عصمت
است (ولى با عصمتى كه به هنگام توانايى حاصل مىشود، فرق بسيار دارد).
346- آبرويت جامد است، درخواست و تقاضا، آن را (آب كرده) مىچكاند، ببين نزد
كه آن را مىريزى.
347- ستايش بيش از استحقاق، تملّق است و كمتر از استحقاق، درماندگى است يا
حسد.
348- سختترين گناهان آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد.