نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 679
امّا مودّت و محبّت آنان جز با پاكى دلهايشان نسبت به واليان آشكار نمىگردد،
و خيرخواهى آنها در صورتى مفيد است كه با ميل خود گرداگرد زمامداران را بگيرند و
حكومت آنها برايشان سنگينى نكند و طولانىشدنمدّت زمامداريشانبراى اين رعايا
ناگوار نباشد. ميدان اميد سران سپاهت را توسعه بخش و پى در پى آنها را تشويق كن! و
كارهاى مهمّى كه انجام دادهاند برشمار. زيرا يادآورى كارهاى نيك آنها شجاعانشان
را به حركت بيشتر، وادار مىكند، و آنان را كه در كار كندى مىورزند به كار تشويق
مىنمايد، إن شاء اللّه.
سپس بايد زحمات هركدام از آنها را به دقّت بدانى، و هرگز زحمت و تلاش كسى از
آنان را به ديگرى نسبت ندهى، و ارزش خدمت او را كمتر از آنچه هست به حساب نياورى و
از سوى ديگر شرافت و آبروى كسى موجب اين نشود كه كار كوچكش را بزرگ بشمارى، و همچنين
حقارت و كوچكى كسى موجب نگردد كه خدمت پر ارجش را كوچك به حساب آورى. مشكلاتى كه
در احكام برايت پيش مىآيد و امورى كه بر تو مشتبه مىشود، به خدا و پيامبرش ارجاع
ده، چرا كه خداوند بزرگ به گروهى كه علاقه داشته ارشادشان كند فرموده: «اى كسانى
كه ايمان آوردهايد اطاعت خداوند كنيد و اطاعت پيامبرش و اطاعت اولى الامرى كه از
خود شما هستند و اگر در چيزى نزاع كرديد آن را به خدا و رسولش باز گردانيد». [1] بازگرداندن
چيزى به خداوند، متمسّك شدن به قرآن كريم و يافتن دستور از آيات محكم آن است و
بازگرداندن به پيامبر صلى الله عليه و آله، همان تمسّك به سنّت قطعى و مورد اتّفاق
آن حضرت است.
سپس از ميان مردم، برترين فرد، در نزد خود را براى قضاوت برگزين از كسانى كه
مراجعه فراوان، آنها را در تنگنا قرار ندهد، و برخورد مخالفان با يكديگر او را به
خشم و كج خلقى وا ندارد. در اشتباهاتش پافشارى نكند، و بازگشت به حق، هنگامى كه
براى آنها روشن شد، بر آنها سخت نباشد. طمع را از دل بيرون كرده و در فهم مطالب به
اندك تحقيق بدون بررسى لازم اكتفا نكند، از كسانى كه در شبهات از همه محتاطتر و
دريافتن و تمسّك به حجّت و دليل از همه مصرتر باشد. با مراجعه مكرّر شكايت
كنندگان، كمتر خسته شود و در كشف امور شكيباتر و به هنگام آشكار شدن حق در فصل
خصومت از همه قاطعتر باشد. از كسانى كه ستايش فراوان آنها را فريب ندهد و تمجيدهاى
بسيار، آنان را متمايل به جانب مدح كننده نسازد؛ البتّه اين افراد بسيار كمند. آن
گاه با جدّيّت هرچه بيشتر قضاوتهاى قاضى خويش را بررسى كن و در بذل و بخشش به او
سفره سخاوتت را بگستر، آنچنان كه نيازمنديش از بين برود و حاجت و نيازى به مردم
پيدا نكند و از نظر منزلت و مقام آنقدر مقامش را نزد خودت بالا ببر كه هيچ كدام
از ياران نزديكت، به نفوذ در او طمع نكند، و از توطئه اين گونه افراد در نزد تو در
امان باشد، (و بداند كه موقعيّتش از او بالاتر نيست كه بخواهد از او شكايتى بكند).