responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 539

مگر اين بيمارى تو بهبودى نمى‌يابد؟ و يا اين خوابت بيدارى ندارد؟ چرا همان گونه كه به ديگرى رحم مى‌كنى، به خود رحم نمى‌كنى؟ تو كه هرگاه كسى را در دل آفتاب سوزان بيابى، بر او سايه مى‌افكنى و هرگاه بيمارى را ببينى كه سخت ناتوان گشته از روى ترحّم و دلسوزى بر او مى‌گريى، پس چه چيز تو را بر اين بيماريت شكيبايى بخشيده؟ و بر اين مصائبت صبور ساخته؟ و چه چيز تو را از گريه بر خويشتن تسلّا داده؟ در حالى كه هيچ چيز براى تو عزيزتر از خودت نيست و چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده؟ با اين كه در درون معصيت خداوند و گناه غوطه‌ورى و در زير سلطه و قدرت خداوند قرار دارى!

بيا اين «بيمارى دورى از خدا» را با داروى تصميم و عزم راسخ مداوا كن! و اين خواب غفلتى كه چشمت را فرا گرفته با بيدارى برطرف ساز! بيا مطيع خداوند شو و به ياد او انس گير! خوب تصوّر كن كه به هنگام روى گردانيدنت از خدا، او با دادن نعمت به تو روى مى‌آورد، به عفو و بخشش خويش دعوتت مى‌كند و تو را در زير پوشش فضل و بركات خود قرار مى‌دهد، امّا در عين حال تو همچنان به او پشت كرده و به ديگرى روى مى‌آورى!

پس چه بلند مرتبه است خداوندى كه با اين قدرت عظيم كريم است! و امّا تو با اين ضعف و حقارت چه بر معصيت او جرأت ورزيده‌اى، در صورتى كه تو در پناه پرده‌پوشى او قرار دارى! و در فراخناى فضل و رحمتش در حركتى! امّا او فضل خويش را از تو منع نكرده و پرده گناهانت را ندريده است؛ بلكه حتّى يك چشم برهم زدن از دايره لطفش بيرون نبوده‌اى؛ يا در نعمتى قرار دارى كه به تو بخشيده، يا در گناهى كه از آن پرده‌پوشى كرده و يا بلا و مصيبتى كه از تو برطرف ساخته است، بنگر اگر از در اطاعتش در مى‌آمدى ديگر چگونه بود؟ سوگند به خدا اگر اين وضع بين دو نفر كه در نيرو و توان مساويند وجود داشت تو نخستين حاكمى بودى كه خود بر مذموميّت اخلاق و بدى كردارت حكم مى‌كردى!

حقّاً بايد بگويم: دنيا مغرورت نساخته و اين تو هستى كه به آن مغرور شده‌اى! در حالى كه پندهاى فراوانى برايت آشكار نموده و تو را به عدل و انصاف دعوت كرده است!

دنيا به هشدارهايى كه در مورد ريختن بلا به جانت و كاستن از نيرو و قدرتت به تو مى‌دهد، راستگوتر و وفادارتر است از اين كه به تو دروغ گويد و يا مغرورت سازد، چه بسيار نصيحت كننده و پند دهنده‌اى است كه نزد تو متّهم است و چه بسيار راستگويانى در مورد دنيا كه تو آنها را دروغگو مى‌شمارى! اگر از روى شهرهاى ويران شده و خانه‌هاى درهم فروريخته به شناسايى دنيا بپردازى، آن را يادآورى كننده‌اى دلسوز و واعظى گويا، همچون دوستى مهربان كه در رسيدن اندوه به تو بخل مى‌ورزد، خواهى يافت.

(دنيا) چه خوب سرايى است امّا براى آنها كه آن را خانه هميشگى ندانند و چه خوب محلّى است براى كسى كه آن را وطن برنگزيند؛ سعادتمندان به وسيله دنيا، در قيامت كسانى هستند كه امروز از زرق و برق آن فرار مى‌كنند.

نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 539
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست