نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 463
و ترس را به امنيّت تبديل كرد، يعنى آنها را حاكم، زمامدار و پيشوايان برجسته
گردانيد. آنقدر كرامت و احترام از ناحيه خداوند به آنان رسيد كه حتّى خيال آن را
هم در سر نمىپروراندند.
بنگريد آنها چگونه بودند هنگامى كه جمعيّتهاشان متّحد، خواستهها متّفق، قلبها
و انديشهها معتدل، دستها پشتيبان هم، شمشيرها يارى كننده يكديگر، ديدها نافذ و
عزمها و مقصودهاشان همه يكى بود، آيا آنها مالك و سرپرست اقطار زمين نگرديدند؟ و
آيا زمامدار و رئيس همه جهانيان نشدند؟
از آن طرف به پايان كار آنان نيز نگاه كنيد، آن هنگام كه پراكندگى در ميان
آنها واقع شد، الفتشان به تشتّت گراييد، اهداف و دلها اختلاف پيدا كرد؛ به گروههاى
متعدّدى تقسيم شدند و در عين پراكندگى با هم به نبرد پرداختند، (در اين هنگام بود)
كه خدا لباس كرامت و عزّت را از تنشان بيرون كرد و وسعت نعمت را از آنان سلب نمود،
تنها آنچه از آنها باقى مانده سرگذشت آنان است كه در بين شما به گونه درس عبرتى
براى آنها كه بخواهند عبرت گيرند، ديده مىشود.
از امّتها عبرت گيريد
از حال فرزندان اسماعيل؛ فرزندان اسحاق و فرزندان يعقوب عليهم السلام عبرت
گيريد! چقدر حالات (ملّتها) با هم مشابه و صفات و افعالشان شبيه به يكديگر است! در
حالت تشتّت و تفرّق آنها دقّت كنيد، زمانى كه كسراها و قيصرها مالك آنها بودند،
سرانجام آنها را از سرزمينهاى آباد؛ از كنارههاى دجله و فرات و از محيطهاى سرسبز
و خرّم گرفتند و به جاهاى كم گياه و بى آب و علف، محلّ وزش بادها و مكانهايى كه
زندگى در آنها مشكل و سخت است تبعيد ساختند، آنها را در آنجا مسكين، بيچاره و
همنشين شتر ساختند (شغلشان ساربانى و خوراكشان تنها شير شتر و لباس و وسايل
زندگيشان از پشم آن تهيّه مىشد) آنان را ذليلترين امّتها از نظر محلّ سكونت قرار
داده و در بىحاصلترين سرزمينها مسكن دادند. نه كسى داشتند تا آنها را دعوت به حق
كند و به او پناهنده شوند و نه سايه الفت و اتّحادى كه به عزّت و شوكتش تكيه
نمايند.
اوضاع آنها متشتّت، قدرتها پراكنده و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود، در بلايى
شديد و در ميان جهالتى متراكم فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، بتها را
مورد پرستش قرار مىدادند و قطع رحم و غارتهاى پى در پى و همه جانبه در ميان آنان
رواج داشت.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 463