نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 161
تنها بهره هر كدام شما از زمين به اندازه طول و عرض قامت اوست؛ در حالى كه
گونه ها بر خاك ساييده مىشود.
هم اكنون اى بندگان خدا! تا ريسمانهاى مرگ برگلوى شما نيفتاده، و روح شما
براى به دست آوردن كمالات آزاد است و جسدها راحت، و در وضعى قرار داريد كه
مىتوانيد با كمك يكديگر مشكلات را حل كنيد و هنوز مهلتى داريد، و جاى تصميم و
توبه و بازگشت از گناه باقى مانده (از فرصت استفاده كنيد) پيش از آنكه در شدّت
تنگناى وحشت و ترس و اضمحلال و نابودى قرار گيريد، و پيش از آنكه مرگى كه در
انتظارتان است شما را فرا گيرد و دست قدرت تواناى عزيز مقتدر شما را اخذ كند (آرى
پيش از همه اينها فرصت را غنيمت شماريد).
شريف رضى رحمه الله مىگويد: در خبر است هنگامى كه امام عليه السلام اين خطبه
را ايراد فرموده، بدنها به لرزه، اشكها سرازير، و دلها ترسان شد، و جمعى از مردم
اين خطبه را «غرّاء» ناميدهاند.
خطبه 84
كه در آن سخنى از عمروعاص آلوده و ستمگر به ميان آمده
شگفتا! پسر آن زن بدنام در ميان مردم شام نشر مىدهد كه من اهل مزاح هستم؛
مردى شوخ طبع، كه مردم را سرگرم شوخى مىكند. حرفى باطل گفته و سخنى به گناه
انتشار داده است.
آگاه باشيد! بدترين گفتار، دروغ است، او سخن مىگويد و دروغ مىگويد، وعده
مىدهد و تخلّف مىنمايد، اگر از او چيزى درخواست شود، بخل مىكند، امّا خود سؤال
مىكند و اصرار مىورزد، به پيمان خيانت مىكند، و پيوند خويشاوندى را قطع مىكند،
به هنگام نبرد سر و صدا راه مىاندازد و تهييج و تحريص مىنمايد (امّا اين سر و
صدا) تا هنگامى است كه دست به شمشيرها نرفته، در اين هنگام براى رهايى جانش بهترين
و بزرگترين نقشهاش آن است كه جامهاش را بالا زند و عورت خود را آشكار سازد (تا
از كشتن او چشم پوشى شود)!
آگاه باشيد، به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از شوخى و سرگرمى باز مىدارد، ولى او
را فراموشى آخرت از گفتن سخن حق بازداشته است. او حاضر نشد با معاويه بيعت كند جز
اينكه از او مزدى به دست آورد، و در برابر از دست دادن دينش بهاى اندكى بگيرد.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 161