نام کتاب : معاد و جهان پس از مرگ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 89
نخستين راه: يادآورى آفرينش نخستين
«آيا از آفرينش نخست عاجز و ناتوان
شديم كه از تجديد آن در رستاخيز عاجز بمانيم». [1]
مرد عرب بيابانى همين كه چشمش به قطعه استخوان پوسيده در وسط بيابان افتاد كه
معلوم نبود صاحب آن در كدام كشمكش قبيله يا غارتگرى كشته شده و يا به مرگ خدائى از
دنيا رفته است، برقى در مغز جامد او زد، پيش خود فكر كرد محمد مىگويد: اين
استخوان پوسيده بار ديگر لباس زندگى در بر مىكند و انسانى شاداب و جوان و سرحال و
باهوش مىشود. چه افسانه عجيبى! ... به بتها سوگند، كه با همين دليل دندان شكن
منطق او را در هم مىكوبم.
استخوان پوسيده را برداشت و با عجله به سوى شهر روانه شد و سراغ پيامبر اسلام
(ص) را گرفت و به هنگامى كه حضرت را يافت فرياد زد:
«مَنْ يُحْىِ
الْعِظامَ وَ هِىَ رَمِيم؛ چه كسى قادر
است اين استخوان پوسيده را زنده كند؟» [2]
در اين موقع آيات قرآن همچون قطرات حيات بخش باران بهار بر قلب پيامبر (ص)
ريزش كرد، و با منطقى صريح و شيرين به او پاسخ داد:
«بگو: همان كس كه در آغاز او را (از
ماده بى جان) ايجاد كرد بار ديگر زنده مىكند». [3]