يمن نداشت و اساساً شكنجه در زمانهاى قديم بسيار معمول و متعارف بوده است.
درباره حجّاج بن يوسف ثقفى (مرد جلّاد و بىرحم تاريخ اسلام كه برخى از وهّابىها
بر او سلام و درود مىفرستند!) نوشتهاند كه براى زندانيان، زندانى بدون سقفى
ساخته بود و به آنها غذاى مخصوصى كه بخشى از آن خاكستر بود مىداد، وقتى زندانيان
از زندان آزاد مىشدند، رنگ پوست آنها تغيير مىكرد به گونهاى كه گاه مادر فرزند
خود را نمىشناخت! وى حتّى مأمورانى بر فراز ديوارهاى بلند زندان گمارده بود تا هر
يك از زندانيان به سايه ديوار پناه برد او را با سنگ مجبور به ترك سايه و نشستن در
آفتاب كند. [1]
متأسّفانه در دنياى امروز هم شكنجه وجود دارد، لكن در قالبهاى جديد.
نمونه آن زندانهاى ابوغريب در عراق و گوانتانامو، كه متعلّق به آمريكايىهاست.
تفاوت زندانها و شكنجههاى بشر متمدّن امروز با ظالمان و ستمگران زمانهاى گذشته،
همچون تفاوت داروهاى تلخ بدون لعاب گذشته، با داروهاى لعاب شده امروزى است. در
گذشته همه داروها تلخ بود و بيماران مخصوصاً بچّهها به زحمت آن را مىخوردند.
امّا امروزه همان داروهاى تلخ را در يك پوسته زيبا با لعاب شيرين ريختهاند و
بيماران به راحتى از آن استفاده مىكنند. بنابراين، امروز هم شكنجه وجود دارد ولى
در قالبهاى نو و تحت عناوين فريبندهاى چون آزادى و حقوق بشر و مانند آن.
به عنوان مثال طبق افشاگرى اروپايىها (نه مسلمانان) اسرائيلىها در غزه سينه
مسلمانان مجاهد و مبارز را مىشكافتند و اعضاى قابل پيوندشان را به سرقت مىبردند!
اين نوع سرقت و اين گونه شكنجه در كجاى تاريخ سابقه دارد؟
***
______________________________
(1). شرح اين جنايات را در كتاب سخنان
حسين بن على عليه السلام ص 118 به بعد مطالعه فرماييد.