مواردى كه
فايده و اثر مهمّى داشته باشد، مانند سگ چوپان، يا سگ نگهبان، يا سگهايى كه براى
كشف موادّ مخدّر يا جنازههاى در زير آوار مانده آموزش مىبينند، كه از حكم مذكور
مستثنا شده است. ضمناً اين نكته عجيب است كه سگ نيرو و توانايىهايى دارد كه انسان
اشرف مخلوقات از آن عاجز است؛ لذا براى كشف موادّ مخدّر و يافتن جنازههاى زير
آوار از سگهاى تعليم ديده كمك مىگيرند. خلاصه اين كه خريد و فروش سگهايى كه
فايده عقلايى دارد جايز و غير آن جايز نيست. بنابراين، خريد، فروش و نگهدارى سگهاى
زينتى كه متأسّفانه اين روزها توسّط برخى از مسلمانان به تبعيّت از فرهنگ فاسد غرب
صورت مىگيرد، جايز نيست؛ زيرا چنين سگهايى كه نه نگهبانى مىدهند، نه از گله
مراقبت مىكنند، و نه كاشف موادّ مخدّر و جنازهها هستند، و صرفاً به تقليد از
بيگانگان تهيّه و نگهدارى مىشوند، ماليّت ندارند.
به هر حال
نام اين حيوان چهار بار در اين داستان تكرار شده است. چرا؟
جواب:
چون اين حيوان خود را متّصل به انسانهاى مبارز و مجاهد و يكتاپرستى همچون اصحاب
كهف نمود، به همين خاطر باارزش و قيمتى شد.
هزاران صفر
اگر در كنار هم قرار گيرد ارزشى نخواهد داشت، امّا اگر عددى در كنار آنها قرار
بگيرد سر به فلك مىكشد. هزاران قطره جدا از هم با تابش نور آفتاب تبخير مىگردد،
امّا اگر متّصل به اقيانوس گردد باقى مىماند. انسان نيز اگر خود را متّصل به
اقيانوس بيكران وجود پروردگار كند قطره وجودش رنگ دوام و بقا به خود مىگيرد.
با توجّه به
مطلب فوق، از وهّابىها مىپرسيم: يك حيوان نجس العين در سايه ارتباط با اصحاب كهف
اين گونه مقام و ارزش پيدا مىكند كه نامش در اين داستان چهار بار تكرار مىشود،
حال اگر يك ضريح ارتباط با پيامبرى يا امام