responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 267

فرا گرفت». [1]

فرمان عذاب الهى صادر شد، امّا مجرى اين عذاب لشگريان آسمان و زمين يا فرشتگان و يا غير آنها نبود، بلكه صيحه مرگبار آسمانى و صاعقه‌اى كه هم حرارتى بسيار سوزان داشت و هم صدايى فوق‌العاده بلند و وحشتناك. اين صداى بلند چنان موج انفجار و لرزش عظيمى ايجاد كرد و به سراغ آنها آمد، كه تمام خانه‌هاى محكم و امنشان را متلاشى نمود.

« «فَمَا أَغْنَى‌ عَنْهُمْ مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهى نجات نداد». [2] نه آن كوههاى سر به فلك كشيده، و نه آن خانه‌هاى امن و امان، و نه اندام نيرومند اين قوم سركش، و نه آن ثروت سرشار، و نه آن باغات و زمينهاى زراعتى، هيچ‌كدام نتوانستند در برابر عذاب الهى مقاومت كرده، و آنها را از خشم و قهر خداوند نجات بدهد. و بدين شكل «قوم ثمود» از بين رفت و تاريخ و سرگذشت آنها آيينه عبرتى براى همه كسانى است كه آن را به دقّت مطالعه كنند.

قوم ثمود

داستان اصحاب الحجر در سوره شعراء به صورت مفصّل‌تر و البتّه با عنوان قوم ثمود آمده است. به تفسير اين آيات توجّه فرماييد:

« «كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ»؛ قوم ثمود (نيز) پيامبران را تكذيب كردند». [3]

« «إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ»؛ هنگامى كه برادرشان صالح به آنان گفت:


[1]. سوره حجر، آيه 83.

[2]. سوره حجر، آيه 84.

[3]. سوره شعراء، آيه 141.

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 267
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست