responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 196

مى‌پردازند و آرزوى ورود به بهشت را در سر مى‌پرورانند.

آنها نيم نگاهى هم به جهنّميان دارند، اما نه نگاه اشتياق و اميد به ورود، بلكه نگاه ترس و حزن از ورود به آن و آرزوى دورى و نجات از جهنّم. به اين آيه توجه فرماييد:

« «وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَاتَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»؛ و (امّا) هنگامى كه چشمشان به دوزخيان مى‌افتد مى‌گويند: پروردگارا! ما را با جمعيّت ستمگران قرار مده». [1] تعبير به‌ «إِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ» اشاره به اين حقيقت است كه آنها از مشاهده جهنّميان تنفّر دارند، و گويا نگاهشان به آنها، آميخته با اكراه و اجبار است، نه از روى ميل و اختيار. آيه فوق در مورد گروه اوّل از ساكنان اعراف بود كه در آن‌جا متحيّر و سرگردانند، امّا آيات بعد در مورد گروه دوم است كه در حقيقت ناظران بهشت و جهنّمند.

در آيه بعد قرآن مى‌فرمايد:

« «وَنَادَى‌ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى‌ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ»؛ اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخيان) را كه از سيمايشان آنها را مى‌شناسند، صدا مى‌زنند و مى‌گويند: (كه) نه جمع‌آورى (مال و ثروت) شما و نه تكبّر ورزيدن شما، به حالتان سودى نداد!». [2] مثلًا خطاب به فرعون مى‌گويند: چه شد آن همه مال و منال و ثروت؟ چه شد آن همه لشكر و سرباز و ساز و برگ نظامى؟ چه شد آن همه ظلم و جنايت و كشتن زنها و جنين‌هاى معصوم و بى‌گناه؟ نتيجه آن همه تكبّر و خود برتر بينى و لاف خدايى زدن چه شد؟

در آيه بعد ضمن اشاره به گروه متحيّر و سرگردان در اعراف، خطاب به‌


[1]. سوره اعراف، آيه 47.

[2]. سوره اعراف، آيه 48.

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست