و در توجيه اين خرافه مىگفتند: «چون در لباسهايم گناه كردهايم آن را به
هنگام طواف همراه خود نمىبريم و لخت و عريان برگرد خانه خدا طواف مىكنيم».
بنابراين، يكى از مشكلات و پيامدهاى بتپرستى خرافهگرايى است.
3. مقدّمه ادّعاى واهى خدايى است. افراد گردنكلفت همچون فرعونها و نمرودها
از رهگذر بتپرستى ادعاى خدايى كردند. فرعون نه تنها مدّعى خدايى بود كه خود را
خداى خدايان مىدانست «أَنَا رَبُّكُمُ
الْأَعْلَى»[2] او
بتها را خدايان كوچك و خود را خداى بزرگ مىپنداشت. انسانها وقتى در مقابل سنگ و
چوب سجده كنند، در مقابل انسان هم سجده خواهند كرد. آرى بتپرستى مقدّمه
انسانپرستى است.
4. بتپرستى مروّج بىبندر و بارى است. بت امر و نهى ندارد، دستورى نمىدهد.
بتپرست سجدهاى در برابرش مىكند و خود را آزادِ آزاد مىپندارد و دست به هر كارى
مىزند و حتّى جنايت مىكند. امّا خداپرستى امر و نهى و دستور و برنامه دارد و در
مورد تمام برنامههاى زندگى حكم صادر مىكند.
پيامبران الهى عليهم السلام همگى به شدّت با بتپرستى مبارزه مىكردند. پيامبر
اكرم صلى الله عليه و آله وقتى مكّه را فتح كرد و همه مشركان تسليم شدند، اوّلين
كارى كه كرد، بتهاى خانه كعبه را ويران كرد. خانهاى كه حضرت ابراهيم عليه السلام
بر اساس توحيد و يكتاپرستى آن را تجديد بنا كرده بود، در زمان جاهليّت محل
جمعآورى بتها شده بود. 360 بت از قبايل مختلف عرب در آن نگهدارى مىشد. [3] پيامبر صلى
الله عليه و آله