دارند. گاه رابطه، نسبى و خويشاوندى است؛ مثل رابطه پدر و فرزند، يا مادر و
فرزند، يا خواهر و برادر، يا عمو و برادرزاده، يا پسردايى و پسرعمّه و مانند آن.
و گاه رابطه، سببى است؛ مثل رابطه زن و شوهر، يا رابطه عروس و پدرشوهر، يا
داما و مادرزن و مانند آن.
و گاه پيوند قبيلگى است؛ مثل اين كه فلان كس از فلان قبيله، و ديگرى از قبيله
ديگرى است.
و گاه پيوند، گروهى و حزبى است؛ مثل اين كه فلان كس وابسته به فلان گروه، و
ديگرى عضو حزب و گروه ديگرى است. كه برخى از پيوندهاى مذكور اختيارى و برخى غير
اختيارى است. آنچه گفته شد همه پيوندهاى مادّى است، و پيوندهاى ديگرى نيز وجود
دارد كه معنوى است. مثلًا پيوند اخوّت و برادرى كه خداوند متعال در آيه 10 سوره
حجرات آن را براى مؤمنان مطرح كرده «إِنَّمَا
الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» يك پيوند معنوى
است. و يا اين جمله كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود:
«أَنَا وَعَلِىٌّ ابَوا هَذِهِ الامَّةِ
؛ من و على پدران اين امّت هستيم» [1] يك پيوند معنوى ميان پيامبر اسلام و على عليه السلام و
امّت اسلامى است.
خلاصه اين كه انسانها داراى پيوندهاى مختلف مادّى و معنوى هستند. و گاه در
ميان پيوندهاى مادّى و معنوى تضادّ و تعارض ايجاد مىشود و انسانها مجبور به
انتخاب مىشوند. اگر بخواهند پيوند معنوى را حفظ كنند بايد موقّتاً از پيوند مادّى
چشم بپوشند و اگر نتوانند از پيوند مادّى چشم بپوشند بايد پيوند معنوى را رها
كنند.
به دو نمونه از اين قبيل تضادها، توجّه فرماييد:
1. خداوند متعال در آيه 135 سوره نساء مىفرمايد:
[1]. بحارالانوار، ج 16، ص 95 و 364؛
من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 235.