امّا حضرت نوح عليه السلام به استهزاى آنها توجّهى نكرد و ضمن ادامه كار با
جدّيت تمام، آنها را تهديد به مقابله به مثل كرد، كه اگر شما بىجهت ما را مسخره
مىكنيد، ما در آينده به حق شما را مسخره خواهيم كرد. و به زودى خواهيد دانست كه
عذاب خواركننده به سراغ چه كسى خواهد آمد، و مجازات جاودان از آن چه كسانى خواهد
بود.
بالاخره حضرت نوح عليه السلام آن مردمِ مشركِ كافرِ ناسپاس را نفرين كرد و
فرمود:
« «رَّبِّ لَاتَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ الْكَافِرِينَ
دَيَّاراً* إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا
فَاجِراً كَفَّاراً»؛ پروردگارا! هيچ كس از
كافران را بر روى زمين باقى مگذار! چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را
گمراه مىكنند و جز نسلى فاجر و كافر به دنيا نمىآورند!». [1]
سؤال: آيا نفرين نوح پيامبر عليه السلام از روى
عصبانيّت و انتقام بود، يا بر اساس حكمت و در راستاى هدايت و ارشاد مردم صورت
گرفت؟
جواب: از آيه دوم استفاده مىشود كه نفرين آن حضرت
از روى خشم و غضب و كينه و انتقام نبود، بلكه از سر رحمت و حكمت بود، چرا كه آنها
هم خودشان فاسق بودند و هم نسلشان انسانهاى فاسقى مىشدند و خداوند حكيم جمعيّتى
را زنده نگه مىدارد كه فايدهاى داشته باشند و آنها هيچ فايدهاى حتّى براى خودشان
هم نداشتند و لذا حضرت نوح آنها را نفرين كرد، و با اين نفرين در حقيقت حكمت خدا
را بيان نمود. ضمناً نفرين آن حضرت اختصاص به قومش ندارد، بلكه شامل هر جمعيّت و
قومى كه گمراه و فاسد شوند و سعى در گمراه ساختن بندگان خدا داشته باشند مىشود.
زيرا در كار خداوند تبعيض نيست، بلكه بر اساس حكمت است.