« «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ
بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِىِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ
تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ
عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً»؛ با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و شام مىخوانند، و
تنها رضاى او را مىطلبند! و هرگز به خاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آنها
برمگير! و از كسانى كه قلبشان را از يادمان غافل ساختيم و از هواى نفس پيروى
كردند، و كارشان افراطى است، اطاعت مكن!». [1]
اين مطلب در مورد حضرت موسى عليه السلام نيز به چشم مىخورد. آن حضرت به
اتّفاق برادرش هارون با لباس چوپانى براى هدايت فرعون به نزد او رفتند.
حضرت على عليه السلام در خطبه 192 نهجالبلاغه [2] در اين مورد چنين مىفرمايد:
موسى بن عمران با برادرش هارون بر فرعون وارد شدند، در حالى كه لباسهاى پشمين
به تن داشتند و در دست هر كدام عصايى بود. با او شرط كردند كه اگر تسليم فرمان
پروردگار شود حكومت و ملكش باقى خواهد ماند و عزّت و قدرتش دوام يابد.
امّا فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمىكنيد؟ كه با من شرط مىكنند
بقاى ملك و دوام عزّتم بستگى به خواست آنها داشته باشد، در حالى كه فقر و بيچارگى
از سر و وضعشان مىبارد (اگر راست مىگويند) چرا دستبندهايى از طلا به آنها داده
نشده است؟!
[2]. اين خطبه، كه معروف به خطبه
قاصعه (به معناى كوبنده) است، در مورد تغيير سنّتهاى عصر رسول خدا صلى الله عليه
و آله سخن مىگويد. زيرا در عصر آن حضرت افراد كمدرآمد با ايمان در اطراف او
بودند و نظام ارزشى بر اساس ايمان افراد بود نه ثروت آنها، امّا در عصر عثمان اين
مطلب كاملًا معكوس شد و افراد ثروتمند و صاحبان جاه و مقام اطراف خليفه را گرفتند.
زمانى كه حضرت على عليه السلام به خلافت ظاهرى رسيد تصميم گرفت نظام ارزشى را
تغيير داده، به زمان پيامبر صلى الله عليه و آله بازگرداند.