نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 84
توانايى و
عدم توانايى فاعل فعل يك چيز است و شايستگى و عدم شايستگى موضوع فعل چيز ديگرى
است. بايد بين دو موضوع فاعل فعل و متعلق فعل فرق قائل شد.
***
با ذكر اين مثالها، اكنون به روشنى قاعده اساسى
بحث را مى توان فهميد. بايد ديد قدرت به چه چيزى تعلق مى گيرد.
«امور ممكن» چيزهايى هستند كه هميشه متعلق قدرتند و ما در تجارب معمول خود به
عنوان يك اصل اساسى به آن توجه داريم. اما امورى كه در ذات خود چيزى محال هستند،
هيچگاه متعلق قدرت نخواهند بود.
در واقع مشكل
اين امور از ذات خود آنهاست و نه از جهت قدرت، چرا كه چنين چيزهايى اصلًا چيزى
نيستند و به اين خاطر از دايره اعمال قدرت خارجند.
در اين جمله
«آيا خداوند قادر است موجودى بسازد كه نتواند آن را معدوم كند؟»
دقت كنيد. به كار بردن كلمه قدرت كاملًا غلط است و بىمعنى. براى توضيح بىمعنى
بودن آن لازم است توجه داشته باشيم موجوداتى را كه خداوند مى سازد چگونه موجوداتى
هستند.
آنها از
ممكنات هستند. يك موجود ممكن در ذات خود قابل فنا و نيستى است. زيرا وجودش از خودش
نبوده و از ناحيه ديگرى است كه هر وقت بخواهد، مى تواند از آن بگيرد. بنابراين هر
موجودى را كه خداوند به وجود آورد در ذات خود امكان عدم خود را داراست.
بنابراين هر
موجودى را كه خداوند به وجود مى آورد، خودش هم مى تواند آن را معدوم كند. فر ض اين
كه يك موجود قابل ايجاد باشد
نام کتاب : خدا را چگونه بشناسيم نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 84