را درك كنند و اين حالت را براى آنها سخت مىپسنديد.
4. او داراى جسم است و در باغ قدم مىزند و در
عين حال از آنچه در اطراف آن مىگذرد نا آگاه است بطورى كه آدم و حوا مىتوانند از
نظر او پنهان شوند، كه هر يك از اينها كفر است، و با مقام الهى هرگز سازگار نيست.
5. شيطان (نعوذ باللّه) نسبت به آدم و حوا از
خداوند دلسوزتر بود چرا كه راه آگاهى بر نيك و بد را به آنها آموخت، و در واقع نه
تنها شيطنتى نكرد بلكه آنها را به را تكامل دعوت نمود و در واقع ما در علوم و
دانشهايى كه داريم مديون شيطانيم.
6. آدم و حوا را به جرم عالم شدن از بهشت بيرون
كرد، پس بهشت جاى جاهلان و نادانهااست.
7. شيطان به جرم خيرخواهى نسبت به آدم، ملعون و
مطرود دستگاه الهى شد؛ و بى آنكه گناهى كرده باشد مورد مجازات قرار گرفت.
همچنين خرافات ديگرى مثل اينكه علم و دانش و حيات، ميوه درختان باغ است، يا
اينكه خوراك مار هميشه خاك باشد، و امثال اينها.
اكنون در يك مقايسه ساده، ميان آنچه قرآن درباره تاريخچه پيدايش آدم و مبارزه
شيطان با او بيان كرده و آنچه در عبارات بالا خوانديم مىتوان فهميد كه كدام يك
آسمانى است و كدام يك ساخته مغز يك انسان نا آگاه.