گذشته از پردههاى سه گانهاى كه از هر سو جنين را احاطه كرده (پوست شكم مادر،
ساختمان رحم، كيسه مخصوصى كه جنين درون آن قرار دارد) هر جنينى در ميان كيسهاى كه
اطراف داخل آن را آب لزجى فرا گرفته شناور است؛ و تقريباً در يك حالت بى وزنى،
بدون اتكاء بر چيزى در آنجا قرار دارد؛ و بسيارى از ضربه هايى كه از اطراف بر بدن
مادر وارد مىشود براى او قابل تحمّل است؛ چرا كه در واقع ضربهها بر همان كيسه آب
وارد مىشود، نه مستقيماً بر خود جنين و به تعبير ديگر كيسه و محتواى آن را
مىتوان يك دستگاه ضد ضربه ناميد كه مانند فنرهاى نرم اتومبيل ضربههاى سنگين
موجها و دست اندازهاى جاده را خنثى مىكند و از اين گذشته نمىگذارد اعضاى بدن
جنين روى هم فشار بياورد زيرا اين فشار براى آن جسم لطيف، مسلماً زيان آور است.
به علاوه سرما و گرماى خارج به آسانى به جنين منتقل نمىشود؛ زيرا ناچار است
از آن كيسه مملو از آب بگذرد و طبعاً تعديل مىشود و به جنين مىرسد، و گرنه ممكن
بود با يك حمام گرفتن مادر با آب سرد يا گرم، وضع جنين به كلى مختل شود.
با توجه به اين امور است كه مفهوم «قَرارٍ
مَكينٍ» (جايگاه مطمئن و آرام) بر ما كاملًا آشكار
مىگردد. نه تنها جنين جايگاه امن و مناسبى در رحم دارد؛ بلكه اين امنيت و ايمنى
در مراحل تولد نيز ادامه دارد. به گفته بعضى از مفسران آن ماده سيال مخصوصى كه
جنين در آن شناور است، به هنگام تولد، سبب توسعه دهانه رحم و حتى ضد عفونى كردن
مجراى عبور جنين مىشود تا به راحتى و در نهايت امنيت از مجرايى كه معمولًا آلوده
به انواع ميكربها است بگذرد و سالم