اين تكرار و
تأكيد فراوان گواه روشنى است بر آنچه در بالا گفته شد؛ در اين كه منظور از
«احسان» و نيكوكارى كه در اين آيات متعدد آمده است چيست، مفسّران تعبيرات
گوناگونى دارند؛ بعضى از آنها مانند مرحوم طبرسى در مجمعالبيان در بسيارى از اين
موارد «احسان» را به معناى «اطاعت پروردگار» تفسير كرده، و حتى تصريح نموده كه اگر
اين معنا، يعنى مقام عبوديّت و اطاعت براى ديگران نيز حاصل شود مشمول عناياتى از
همين قبيل خواهند بود.
ولى بعضى
ديگر مانند تفسير روح البيان، ذيل آيه 80 سوره صافات آن را به معناى
«صبر و شكيبايى» در برابر ايذاء و آزار دشمنان تفسير كرده است.
اين احتمال
نيز وجود دارد، كه هريك از انبياء در يكى از شاخههاى احسان و نيكوكارى ظهور و
بروز داشتهاند؛ چرا كه تمام طاعات و اعمال نيك در اين عنوان (احسان) جمع است صبر
و شيكبايى و طاعت و عبوديّت و گذشت و عفو و مانند آن.
***
7- عدم ترس از غير خدا
از آنجا كه
انبياء مقام والايى در معرفة اللَّه داشتهاند، به خوبى مىدانستند كه منبع اصلى
هر قدرت و خير و بركتى خدا است، و اگر خدا حمايت از كسى كند اگر تمام جهانيان دست
به دست هم دهند قدرت بر اينكه زيانى به او برسانند، ندارند.
ثمره چنين
معرفتى آن است كه، تنها از مخالفت فرمان خدا بترسند، و از هيچكس واهمهاى نداشته
باشند. لذا در هفتمين آيه مورد بحث بعد از اشاره به جمعى از انبياء سلف مىفرمايد:
«آنها كسى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مىكردند و تنها از او مىترسيدند و از
هيچكس جز خدا واهمه نداشتند، و همين بس كه خداوند حسابرس آنها باشد»
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَونَهُ وَ لَا