منظور از «گردآورى قرائن» كه به عنوان يكى ديگر از اسناد نبوّت مطرح مىكنيم
اين است كه دعوت هر پيامبرى آميخته با يك سلسله ويژگىهاى زمانى و مكانى و جهات
ديگر در زندگى خصوصى و عمومى اوست، هنگامى كه آنها را به هم ضميمه كنيم مجموعهاى
اطمينان بخش است كه به تنهايى مىتواند دليلى بر حقانيّت مدعى نبوّت باشد (قطع نظر
از محتواى مكتب او كه قبلًا اشاره شده).
اين همان چيزى است كه امروز در محافل قضايى براى كشف واقعيتها از آن استفاده
مىشود، مثلًا گاهى در يك پرونده، نه شهودى وجود دارد، و نه اقرار متهم، ولى يك سلسله
قرائن پرونده را احاطه كرده كه از مجموع آنها قاضى يقين پيدا مىكند كه متهم
بىتقصير است يا گنهكار، گاه اين مجموعه قرائن حتى ارزشى بيش از ارزش اقرار و
شهادت شهود دارد، چرا كه اقرار ممكن است به خاطر مصالح خصوصى و شخصى باشد، مثلًا
كسى پول هنگفتى مىگيرد كه به جرمى اعتراف كند تا مجرم اصلى تبرئه شود، و همچنين
شهود ممكن است ظاهراً صالح و باطنا ناصالح باشند، ولى قرائن اگر خوب جمعآورى شود
و دست قاضى از اين نظر پر باشد اطمينانى بالاتر از آنچه از گفتار شهود و اقرار
متهم پيدا مىشود به دست مىآيد.
فرض كنيد قتلى در محلى واقع شده و هيچ شاهدى براى اينكه چه كسى قاتل است در
دست نيست، متهم يا متهّمان نيز منكر انجام آنند، در اينجا يك قاضى آگاه، به تحقيق
در قرائن مىپردازد، و مسايلى مانند امور زير را مورد بررسى قرار مىدهد:
چگونگى مناسبات و روابط دوستانه يا غير دوستانه متّهمين با مقتول محل حادثه و
ويژگىهاى آن و تناسب آن نسبت به متهمين.
ساعت وقوع حادثه و اينكه متّهم در آن ساعت كجا بوده (به چه دليل؟).
طرز وقوع قتل و نوع سلاحى كه قتل با آن واقع شده و تطبيق آن بر سلاحى كه