تمرينهاى مستمر است به گونهاى كه اگر شاگرد به خوبى تعليمات استاد را فرا
نگرفته باشد ممكن است در مجلسى كه در حضور مردم تشكيل مىدهد به خوبى از عهده بر
نيايد و رسوا شود. و به تعبير ديگر معجزات در هر لحظهاى بدون هيچ سابقهاى ممكن
است انجام گيرد در حالى كه خارق عادات ديگر امورى است كه به طور تدريجى و با مرور
زمان آشنايى و مهارت نسبت به آن حاصل مىشود و هيچگاه به طور دفعى و ناگهانى
انجامپذير نيست.
در داستان فرعون و موسى نيز به اين مسأله اشاره شده كه فرعون ساحران را متهم
مىكند كه موسى بزرگ شماست و او اسرار سحر را به شما تعليم داده است انَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الذَّى عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ (طه- 71) به همين دليل گاه مىشود كه ساحران ماهها يا
سالها شاگردان خود را تعليم مىدهند و با آنها تمرين مىكنند.
***
3- وضع آورندگان معجزه، گواه صدق
آنهاست طريق ديگر براى شناخت معجزات از خارق عادات
بشرى، مقايسه حال آورندگان اين دوست.
آورندگان معجزه از سوى خدا مأموريت هدايت مردم را دارند لذا اوصافى متناسب آن
دارند، در حالىكه ساحران و كاهنان و مرتاضان، نه مأمور هدايتند و نه چنين اهدافى
را دنبال مىكنند و هدف آنها معمولًا يكى از امور سه گانه زير است:
1- اغفال مردم ساده لوح.
2- كسب شهرت در ميان توده عوام.
3- كسب درآمد مادى از طريق سرگرم ساختن مردم.
هنگامى كه اين دو گروه (پيامبر و ساحران و مانند آنها) وارد ميدان مىشوند،
هرگز نمىتوانند براى مدت طولانى منويات و اهداف خود را مكتوم دارند، چنانكه
ساحران فرعونى قبل از آنكه وارد ميدان شوند از او درخواست اجر و پاداش مهم كردند
و فرعون هم به آنها وعده اجر مهمى داد،
قَالُوا انَّ لَنَا لَاجْراً انْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبينَ* قَالَ نَعَمْ وَ
انَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ (اعراف 113 و
114).