مىفرمايد: «بگو اگر تمام انسانها و پريان اتفاق كنند كه مثل اين قرآن را
بياورند، هرگز نخواهند آورد، هرچند يكديگر را در اين كار كمك كنند» قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْانِسُ وَ الْجِنُّ عَلى انْ
يَاْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لَايَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ
بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً.
هدف اين نيست كه وارد بحث اعجاز قرآن شويم، اين بحث ذيل همين آيه در جلد دوازدهم تفسير نمونه
آمده است و در جلد آينده پيام قرآن بطور مشروحتر خواهد آمد هدف اين است كه اين
حقيقت را روشن سازيم كه معجزه يكى از طرق شناخت قطعى پيامبر است.
و لذا در ذيل آيه ديگرى كه مخالفان را برآوردن ده سوره همانند سورههاى قرآن
فرا مىخواند، مىخوانيم: فَانْ لَمْ
يَسْتَجِيُبوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا انَّمَا انْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ: اگر آنها اين دعوت را پذيرا نشدند بدانيد كه اين قرآن با
علم الهى نازل شده است». (هود 14)
***
نتيجه
از مجموع آنچه در بالا آمد به خوبى مىتوان نتيجه گرفت كه از ديدگاه قرآن
مسأله معجزه، نه تنها در مورد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بلكه در مورد ساير
پيامبران نيز به عنوان، يك سند عمده براى اثبات نبوت تلقى شده است.
ولى نبايد فراموش كرد، در قرآن مجيد آياتى وجود دارد كه دستاويز منكران اعجاز
است و ما در بخش توضيحات مشورحاً از آنها بحث خواهيم كرد.
اكنون به سراغ بحثهاى مهمى مىرويم كه در اطراف مسأله معجزه به چشم مىخورد: