«سفر خروج» فصل هفتم تا دهم آمده است، آنها را بيدار نكرده.
ممكن است گزينش اين پنج معجزه ناظر به سلطه عذابهاى الهى بر تمام شئون زندگى
آنها بوده باشد طوفان، كاخهاى آنها را در هم كوبيد، و ملخ باغات آنها را از بين
برد، و «قمّل» زراعتهاى آنها را، و ضفادع (قورباغهها) آرامش زندگى آنها را بر هم
زد، و مبدل شدن آب نيل به شكل خون، نوشيدنى آنها را از آنها گرفت؟
***
در چهارمين آيه، اشاره كوتاهى به
معجزه يكى ديگر از پيامبران الهى يعنى حضرت صالح عليه السلام ديده مىشود، و با
تكيه بر عنوان «بيّنه» و همچنين «آيه» آن را بازگو مىكند، مىفرمايد: «ما به سوى قوم ثمود،
برادرشان صالح را فرستاديم، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او معبودى براى
شما نيست، «بيِّنه» اى از سوى پروردگارتان براى شما آمده اين ناقه الهى براى شما
«آيتى» است وَ الى ثَمُودَ اخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ
يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّه مَا لَكُمْ مِنْ الهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَائَتُكُمْ
بَيِّنَةٌ مِنْ رَبَّكُمْ هذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً
«ناقه» در اصل به معناى شتر ماده است با اين واژه مكرر در قرآن مجيد اشاره به ناقه
صالح شده كه بدون شك يك شتراستثنايى بود، هم از نظر چگونگى پيدايش و هم از نظر
حالات و صفات ديگر كه بحث در جزئيات آن، از موضوع اين سخن خارج است، همين قدر
مىدانيم كه يك شتر معمولى و عادى نبود، و لذا آن را به عنوان يك بيّنه و آيه معرفى مىكند،
و در آيه فوق، براى بيان اهميّت اين معجزه تعبير ناقة اللَّه آمده است.
چرا خداوند براى صالح، از ميان تمام معجزات، اين معجزه را برگزيد؟ بعضى
گفتهاند: به خاطر اين بوده است كه آن قوم، چنين تقاضايى را داشتند.
در روايتى ديگر مىخوانيم: هنگامى كه صالح در ميان قوم ثمود به پيامبرى مبعوث
شد، به آنها كه بتپرست بودند و هفتاد بت گوناگون داشتند، هر قدر نصيحت كرد سودى
نبخشيد، روزى به آنها گفت: من دو پيشنهاد به شما مىكنم: يا شما