صفت مخصوص كرده تا حجتش بر بندگان و شاهدش بر خلق باشد». [1]
***
4- اغراى به جهل و تشويق به خطا ممكن
نيست
مسلماً خداوند در مقام هدايت بندگان خود هرگز كوچكترين كارى كه سبب تشويق آنها
به خطا يا دعوت آنها به راههاى انحرافى باشد نخواهد كرد، چرا كه صدور چنين عملى
از هركس باشد قبيح و زشت است تا چه رسد به ذات پاك خداوند بزرگ.
اگر خداوند اسناد نبوت را، اعم از معجزات و دلايل علمى، در اختيار غير معصوم
بگذارد، يعنى در اختيار كسى كه ممكن است دروغ بگويد خطا كند، و مرتكب گناهى گردد،
بندگان خود را به گمراهى افكنده است اين درست به آن مىماند كه شخص بزرگى سند
نمايندگى خود را به دست كسى دهد كه شيّاد و منحرف و سوء استفادهگر بوده باشد، آيا
اين كار زشت و قبيحى نيست؟
چگونه احتمال بدهيم كه چنين كارى از خداوند سر مىزند و معجزات و مدارك نبوت
را در اختيار گنهكار آلوده و دروغگوى منحرف و يا خطاكارى مىگذارد؟!
قرآن مجيد در يك تعبير صريح و گويا در اين زمينه مىفرمايد: وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ اْلَاقَاوِيلِ
لَاخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ:
«هرگاه او (پيامبر اسلام) سخن دروغى
بر ما مىبست ما او را با قدرت مىگرفتيم سپس رگ قلبش را قطع مىكرديم- واحدى از
شما نمىتوانست مانع شود و از او حمايت كند» (حاقّه- 44 تا 47).
[1]. كافى، جلد 1، صفحه 203 باب نادر
جامع فى فضل الامام و صفاته، حديث 1.