در اين آيات،
ده فلسفه درباره «بعثت پيامبران» شمرده شده
است:
1 و 2.
تعليم و تربيت
در آيات يك و
دو، اشاره به دو هدف عمده از اهداف بعثت و فلسفه ارسال رسل شده، كه همان مسأله
«تعليم» و «تربيت»- يا «تربيت»
و «تعليم»- است.
نخست
مىفرمايد: «او كسى است كه در ميان قوم درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت تا
آياتش را بر آنان بخواند»: هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى
الْامِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ[1]
و از آنجا
كه تلاوت آيات حق مقدمهاى است براى تزكيه و تعليم كتاب و حكمت و زدودن آثار
گمراهى و شرك، مىافزايد: «و آنها را «پاكيزه» كند و «كتاب» و «حكمت» به آنها
بياموزد، هرچند قبل از آن در گمراهى آشكارى بودند».
درست است كه
هدف نهايى از تلاوت آيات و تعليم كتاب و حكمت همان تزكيه و پاكسازى روح و جسم و
فرد و جامعه است؛ و آموختن كتاب و حكمت جنبه طريقى نسبت به تزكيه دارد و مقدّمهاى
براى آن محسوب مىشود؛ ولى به خاطر اهميّت تزكيه، بر تعليم كتاب و حكمت مقدّم شده
است.
اين در حالى
است كه، در دوّمين آيه مورد بحث كه بازگو كننده دعاى ابراهيم در حق امّت اسلام
است، «تعليم كتاب و حكمت» بر «تزكيه»
مقدّم شمرده شده، و هركدام را در جايگاه ويژه طبيعيش جاى داده است؛ مىفرمايد:
«پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى از خودشان مبعوث فرما، تا آيات تو را بر آنان
بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و تزكيه كند، زيرا تو توانا و حكيمى»
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ
وَيُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ
الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[2]