كه چگونه آن خرافات زشت و ننگين را در كتابهاى خود آوردهاند، در حالى كه در
روايتى از اميرمؤمنان على عليه السلام مىخوانيم: «كه هركس اينگونه داستانها را
به اين پيامبر بزرگ نسبت دهد من دوبار حدّ بر او جارى مىكنم (يك حد به خاطر
اينكه نسبتى به فرد با ايمانى داده است، و حد ديگر به خاطر اهانتى كه نسبت به
مقام نبوت كرده است) لَااوتِىَ بِرَجُلٍ
يَزْعَمُ انَّ دَاوُد تَزَوَّجَ امْرَأَةَ اورِيَا الَّا جَلَدْتُهُ حَدَّيْنِ
حَدّاً لِلنُّبُؤَّةِ وَ حَدّاً لِلْاسْلَامِ.[1]
بعضى گفتهاند ممكن است اين ماجرا اشاره به اين باشد كه وقتى خبر كشته شدن
اوريا در جبهه جنگ به داوود رسيده، آن مقدار كه براى ديگران متأسف مىشد متأسف
نشد، چرا كه مىخواست با همسرش بعد از وفات او ازدواج كند بىآنكه قبلًا كارى در
اين زمينه از او سرزده باشد.
ولى همانگونه كه مرحوم سيّد مرتضى نيز اشاره كرده اينگونه كارها گرچه معصيت
محسوب نمىشود ولى نقرتانگيز است و مىدانيم پيامبران و امامان نبايد كارى كنند
كه مايه نفرت مردم باشد. [2]
اين احتمال را نيز بعضى از مفسّران گفتهاند كه در آن زمان معمول بود زنان
بيوه هرگز ازدواج نمىكردند داوود براى شكستن اين سنت غلط همسر اوريا را پس از مرگ
شوهرش گرفت.
ولى اين تفسير نيز با ظاهر آيات كه نشان مىدهد از داوود ترك اولايى سرزده بود
مناسب نيست، چرا كه شكستن سنتهاى غلط نه تنها ترك اولى نيست بلكه كار لازمى است
مگر اين كه گفته شود اين كار سبب شد كه روح اوريا آزار ببيند چنانكه در حديثى نقل
شده است. [3]
ولى مناسبتر از همه همان تفسير اوّل است.
[1]. مجمعالبيان ذيل آيات سوره ص-
فخررازى نيز همين مطلب را به عبارت ديگرى نقل كرده است.