بنابراين هرچه مىكشند از عمل خويش مىكشند «و پروردگار تو به هيچ كس ستم
نمىكند».
وَ لا يَظْلِمُ رَبّكَ احَدَاً.
باز در اينجا جمعى از مفسّران كه مسأله تجسّم عمل براى آنها غير مقبول بوده
گاه آيه را به معناى حضور نوشتههاى اعمال در نامه عمل تفسير كردهاند، و گاه به
معناى حضور جزاى اعمال ولى بعضى، احتمال حضور نفس عمل را نيز دادهاند. [1]
به گفته مرحوم علّامه طباطبايى در الميزان ذيل آيه نيز مىتواند تأييدى بر اين
مطلب باشد، چرا كه حضور خود عمل براى اثبات نفى ظلم از پروردگار بهتر و واضحتر
است (دقت كنيد).
در سوّمين آيه همان تعبير با صراحت و عموميت بيشترى مطرح شده، زيرا در آيه قبل
سخن از كافران و مجرمان بود، ولى در اينجا مىفرمايد: «روزى كه هركس آنچه را از
كار نيك انجام داده حاضر مىبيند، و دوست مىدارد ميان او و آنچه از اعمال بد
انجام داده فاصله زمانى زيادى باشد».
در تفسير اين آيه دو معنا ذكر شده: نخست اينكه هركس هر كار خوب و بدى انجام
داده در آن روز حاضر مىبيند، دوم اينكه هركس هر كار خوبى كرده باشد حاضر مىبيند،
و دوست دارد ميان او و كار بدش فاصله زيادى باشد (اين تفاوت مربوط به آن است كه در
كجاى آيه وقف كنيم بعد از محضراً يا بعد از سؤء). [2]
ولى نتيجه در هر دو يكى است، چرا كه از معناى دوّم نيز استفاده مىشود كه
اعمال سوء او نزد وى حاضر است هرچند آرزو مىكند با آن فاصله زيادى داشته باشد.
اين احتمال نيز از سوى بعضى از مفسّران داده شده است كه مجرمان دوست مىدارند
بين آنها و بين آن روز فاصله زيادى باشد. [3]
قابل توجّه اين كه معمولًا انسان آرزو مىكند ميان او و امورى كه مورد تنفّر
اوست فاصله مكانى