نقوش طبيعى و غير قابل آنكار، نقوشى كه به وسيله قوا و نيروهاى عالم هستى و
فرشتگان در دل اين موجودات ثبت مىشود، و در قيامت پرده از آن برداشته مىشود، و
آشكار مىگردد، اين آثار از تمام محيط بيرون جمعآورى مىشود، و فشرده مىگردد، و
به دست هركس داده مىشود و با يك نگاه در آن حال هركس معلوم است.
مسلماً اين آثار در دنيا براى ما محسوس و قابل درك نيست، امّا بى شك آنها وجود
دارند، و روزى كه در آن ديد تازهاى پيدا مىكنيم همه اينها را مىبينيم، و
مىخوانيم و تصديق مىكنيم.
دانشمندان امروز با مطالعه فسيلها و سنگوارههايى كه از جانداران ميليونها
سال قبل باقيمانده نه تنها شك آنها را ترسيم مىكنند، بلكه از بسيارى از حقايق
زندگى آنها آگاه مىشوند.
مسلماً «فسيل و سنگواره» خود حيوان نيست، بلكه آثارى است كه از خود در لابلاى
قشرهاى زمين باقى گذاردهاند.
در واقع سنگهاى زمين نامه اعمال و اشكال آن حيوانات است، اما با خطوطى نگاشته
شده كه براى هيچكس قابل انكار نيست.
نمىگوييم نامه عمل در قيامت اين گونه است چرا كه بارها گفتهايم ما از قيامت
و مسائل مربوط به معاد تنها شبحى مىبينيم، ولى از پارهاى جهات، «اثر طبيعى بودن»
مىتواند همانند آن باشد.
قابل توجه اينكه در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه در تفسير آيه
14 سوره اسراء فرمود:
يَذْكُرُ الْعَبْدُ جَميعَ ما عَمِلَ وَ ما كُتبِبَ عَلَيْهِ، حَتّى كَأنَّهُ
فَعَلَهُ تِلْكَ السّاعَةَ، فَلِذلِكَ قالُوا يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ
لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً الّا احْصاها: «انسان با قرائت نامه اعمال خود تمام آنچه را انجام داده است به خاطر مىآورد
گويى همه را در همان ساعت انجام داده، لذا مىگويند: اى واى بر ما اين چه كتابى
است كه هيچ عمل بزرگ و كوچكى نيست مرگ اينكه آن را احصاء كرده است». [1]
3- بعضى نيز احتمال دادهاند كه نامه اعمال «ضمير باطن» يا وجدان مخفى انسان
است، در روانشناسى امروز به ثبوت رسيده كه اعمال انسانى در وجدان يا شعور ناآگاه
او اثر مىگذارد.
اين تعبير بىشباهت به تعبير فيض كاشانى و ديگر مفسرانى كه قبلًا گفته شد
نيست، و در واقع تعبير نوينى است از همان معناى قديمى.
تا اينجا چهار تفسير براى نامه عمل ذكر شد كه از همه مناسبتر تفسير سوّم است.
به هر حال يا بايد بگوييم چون مسأله نامه اعمال در قرآن مجيد در آيات مختلف و
در روايات فراوانى