بسيارى معتقدند كه «فاكهه» تمام اقسام ميوهها را شامل مىشود، و راغب در
مفردات همين معنا را تقويت مىكد، در حالى كه از بعضى نقل شده كه «فاكهه» تمام
ميوهها جز انگور و انار است (يا جز رطب و انار است) اين به خاطر آن است كه در آيه
68 سوره رحمن اين دو ميوه، بر فاكهه، عطف شده است، و چنين پنداشتهاند كه داخل در
مفهوم فاكهه نيست، در حالى كه آيه مزبور دلالتى بر اين معنا ندارد، بلكه بسيار
مىشود كه افراد خاص را بعد از عام به خاطر اهميتى كه دارند صريحاً ذكر كرده و بر
آن عطف مىكنند.
تعبير به «زوْجان» در مورد ميوههاى بهشتى به عقيده جمعى اشاره به اين است كه تمام اين ميوهها
بدون استثناء دو نوع است: نوعى از آن در دنيا وجود دارد، و نوع ديگرى است كه هرگز
شبيه و نظير آن را كسى نديده، بعضى نيز گفتهاند اين تعبير اشاره به تنوع ميوههاى
بهشتى است كه هر كدام از ديگرى بهتر و لذيذتر و جالبتر است.
در آيه 20 واقعه تنوع ميوههاى بهشتى به اين صورت بيان شده: وَ فاكِهَةٍ مِمّا يَتَخَيِّرُونَ: «هر نوع ميوهاى كه مايل باشند به آنان تقديم مىكنند»!.
و در 42 مرسلان آمده است وَ فَواكِهُ
مِمّا يَشْتَهُونَ «و انواع ميوههايى كه به
آن تمايل دارند».
در بعضى از آيات نيز روى ميوههاى خاصى به عنوان ميوههاى بهشتى تكيه شده
مىفرمايد: فيها فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ «در آن دو باغ ميوه بهشتى و نخل (رطب) و انار است» (سوره
رحمن آيه 68).
بعضى از مفسّران در اينجا دقتى به خرج داده و گفتهاند بيان اين دو ميوه به
خاطر تفاوت زيادى است كه از جهات مختلف در ميان آن دو است، يكى شيرين و ديگرى غير
شيرين، يكى گرم و ديگرى خنك، يكى داراى ماده غذايى و ديگرى فاقد آن، يكى ميوه
مناطق گرمسير و ديگرى مناطق سرد سير يكى درختش بسيار بلند و ديگرى كوتاه، گويى
قرآن با اين بيان مىخواهد به تمام انواع ميوههايى كه در ميان اين دو قرار دارد
اشاره كند. [1]
و در جاى ديگر مىفرمايد: وَحَدائقَ وَ
اعْناباً: «خداوند براى پرهيزگاران باغهاى خرم و سر سبز
(پر ميوه) و انگورها قرار داده» (نبأ 32).
و در آيه ديگر آمده است: في سِدْرٍ
مَخْضُودٍ وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ: «آنها در سايه
درخت سدر بىخار و درخت