تبديل به انرژى ديگرى مىشوند، آن انرژى نيز ممكن است چندين بار تغيير شكل
دهد، ولى به هر حال نابود نمىگردد، حركات دست و پاى ما نيز نوعى انرژى است، اين
انرژى ميكانيكى هرگز نابود نمىشود، ممكن است تبديل به انرژى حرارتى يا انرژى ديگر
گردد، خلاصه اينكه نه تنها مواد اين جهان كه انرژىهاى آن نيز ثابت و پايدارند، هر
چند تغيير شكل مىدهند.
ديگر اينكه اين نكته نيز با مطالعات دانشمندان و آزمايشهاى آنها به ثبوت قطعى
رسيده است كه ميان «مادّه» و «انرژى» رابطه نزديكى است، يعنى ماده و نيرو دو مظهر از يك
حقيقتند، و «ماده» همان نيروى متراكم و فشرده است، و «نيرو» همان ماده گسترده، و
لذا در شرائط معينى مىتوانند تبديل به يكديگر شوند.
انرژى اتمى چيزى جز تبديل «ماده» به «انرژى» نيست يا به تعبير ديگر شكافتن
دانههاى اتم و آزاد كردن انرژى آن.
هم اكنون ثابت شده كه انرژى حرارتى خورشيد چيزى جز انرژى اتمى كه از انفجار
اتمهاى خورشيد سرچشمه مىگيرد نيست و به همين دليل هر شبانه روز مقدار زيادى از
وزن خورشيد كم مىشود هرچند اين مقدار در برابر وزن و حجم خورشيد ناچيز است.
بدون شك همانگونه كه ماده قابل تبديل به انرژى است، انرژى نيز قابل تبديل به
ماده است، يعنى اگر نيروها و انرژىهاى پخش شده را بار ديگر متراكم، و حالت جسميت
و جرم به خود بگيرد، به صورت جسمى نمايان مىشود.
بنابر اين هيچ مانعى ندارد كه اعمال و گفتار ما كه انرژىهاى مختلفى هستند و
هرگز محو و نابود نمىشوند، بار ديگر به فرمان پروردگار جمعآورى شده و به صورت
جسمى درآيند، و مسلم است كه هر عمل جسمى خواهد شد متناسب با ويژگىهايش، نيروهايى
كه راه اصلاح و خدمت و درستى و تقوى به كار گرفته شده به صورت زيبايى متناسب آن در
مىآيد، و نيروهايى كه در راه جور و ستم و زشتى و فساد به كار رفته به صورت زشت و
ناپسند و تنفرآميز مجسّم مىگردد!.
بنابراين مسأله تجسّم اعمال را مىتوان يكى از معجزات علمى قرآن محسوب داشت و
در آن روز كه مسأله بقاء انرژىها، و تبديل ماده به انرژى و بالعكس، مطلقاً در
ميان دانشمندان مطرح نبود، با صراحت در آيات و روايات عنوان گرديد.