نشده است، مى تواند مردگان را زنده كند؟! آرى (مى تواند) زيرا او بر هر چيز
تواناست».
8. «سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم».
9. «... نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه قدرت او بيرون نخواهد
رفت؛ به يقين او دانا و تواناست».
10 «... بگو: فضل به دست خداست؛ و به هر كس بخواهد (و شايسته باشد،) مى دهد؛ و
خداوند، داراى مواهب گسترده و آگاه (از موارد شايسته آن) است».
***
شرح مفردات
«قَدير» از ماده قدرت به معناى كسى
است كه هرچه اراده كند به مقتضاى حكمت انجام مىدهد نه كمتر و نه بيشتر؛ و به همين
جهت اين وصف جز درباره خداوند به كار نمىرود. اصولًا وصف قدرت به صورت مطلق تنها
در مورد او جايز است، و هرگاه در غير مورد او به كار رود بايد محدود و مقيّد گردد،
چرا كه غير خدا اگر از جهتى قادر باشد از جهتى عاجز و ناتوان است. [1]
اصل اين واژه از قَدْر گرفته شده كه به معناى اندازه چيزى و كنه و نهايت آن
است؛ و به كار رفتن اين واژه در مورد خداوند به خاطر آن است كه او آنچه را بخواهد
به هر اندازه انجام مىدهد، و به بندگان هر مقدار بخواهد مىبخشد. [2]
قدير و قادر هر دو از صفات خدا است، و در اصل از تقدير و اندازه گرفته