در نخستين آيه مورد بحث، بعد از اشاره به
سرگذشت پنج گروه از اقوام پيشين (قوم نوح، هود، صالح، لوط و شعيب) كه بر اثر تكذيب
آيات الهى، گرفتار عذابهاى الهى شدند، مىفرمايد: اين اقوامى كه ما اخبارش را براى
تو بازگو مىكنيم، كسانى نبودند كه اتمام حجت بر آنها نشده باشد، بلكه پيامبران با
دلايل روشن به سراغ آنها آمدند، ولى آنها بر اثر لجاجت، بر كفر و تكذيب خود اصرار
ورزيدند و همين اصرار بر كفر سبب شد كه خداوند بر دلهاى آنها مهر نهد، و حس تشخيص
را از آنان بگيرد.
جمله: «وَكَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ
الْكَافِريْنَ؛ اين گونه خداوند بر دلهاى كافران مهر مىنهد»
اشاره به هر كافرى نيست، زيرا بسيارى از حق طلبان قبل از شنيدن دعوت انبيا در صف
كافران بودند و بعد به صف مؤمنان پيوستند، بلكه منظور كسانى است كه در كفر خود
اصرار و لجاجت دارند، و همين كفر مانع درك و ديد آنها مىشود شاهد اين سخن، جمله:
«فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما
كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ» مىباشد، زيرا
اين جمله مىگويد: «آنها هرگز به آنچه قبلًا تكذيب كرده بودند ايمان نمىآورند»
يعنى چنان متعصبند كه هرگز حاضر به تغيير روش و بازگشت از باطل به سوى حق نيستند،
در تفسير الميزان و فخر رازى هر كدام پنج معنا براى اين جمله ذكر شده است [1] ولى ظاهر از
مفهوم آيه همان است كه در بالا گفتيم.
***
در دوّمين آيه پس از اشاره به خلافكارىهاى جمعى از يهود و دشمنىهاى آنها نسبت به پيامبران
خدا مىفرمايد: ما آنها را به خاطر پيمان شكنى و انكار آيات خدا و قتل پيامبران،
لعن كرديم و از رحمت خود دور ساختيم، و همچنين به خاطر اينكه از روى استهزا
مىگفتند دلهاى ما در غلاف است و چيزى از سخنان تو، اى موسى نمىفهميم.
قرآن مىگويد درست است آنها چيزى درك نمىكنند اين به خاطر آن است كه خداوند
به سبب كفرشان بر دلهايشان مهر نهاده!